تهویه غیر تهاجمی یا Non-Invasive Ventilation، یک روش پشتیبانی تنفسی با استفاده از فشار مثبت است که بدون نیاز به لولهگذاری داخل نای (مانند لوله تراشه یا تراکئوستومی) انجام میشود. در این روش، بیمار از طریق یک رابط غیر تهاجمی (interface) مثل ماسک بینی، ماسک دهانی، ماسک بینی-دهانی یا کلاه مخصوص، به دستگاه تهویه مکانیکی وصل میشود و هوا با فشار مثبت وارد ریههای او میگردد.
برخلاف تهویه تهاجمی که نیازمند عبور از راه هوایی طبیعی و ایجاد راه مصنوعی (intubation) است، در NIV ساختار طبیعی راه هوایی حفظ میشود، که همین موضوع از نظر فیزیولوژیکی مزایای قابلتوجهی دارد.
استفاده از تهویه با فشار مثبت از طریق ماسک برای نخستینبار در اواسط دهه ۱۹۴۰ میلادی آغاز شد؛ آنهم در بیماران دچار نارسایی حاد تنفسی.
با گذشت زمان و پیشرفت علم، این روش در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن تنفسی مانند بیماریهای انسدادی مزمن ریه (COPD) و همچنین بیماریهای نوروماسکولار (مثل ALS و دیستروفی عضلانی) نیز بهکار گرفته شد.
امروزه، تهویه غیر تهاجمی یکی از مهمترین ابزارها برای پیشگیری از اینتوباسیون و درمان نارساییهای حاد و مزمن تنفسی محسوب میشود.
از نظر فیزیولوژیکی، استفاده از NIV چند هدف مشخص را دنبال میکند:
کاهش بار کاری عضلات تنفسی: با کمک به روند دم و بازدم، به عضلات اجازه استراحت میدهد.
افزایش تبادل گاز در آلوئولها: منجر به بهبود اکسیژنرسانی و کاهش دیاکسید کربن میشود.
کاهش تعداد تنفس و بهبود کیفیت تنفس بیمار: مخصوصاً در شرایط خستگی تنفسی یا هیپوونتیلاسیون.
دو پارامتر مهم در این فرآیند عبارتند از:
PEEP (Positive End Expiratory Pressure)
کمک میکند راههای هوایی کوچک باز بمانند و تلاش برای دم کاهش یابد.
Pressure Support (PS)
باعث تسهیل در دم و افزایش حجم جاری (Tidal Volume) میشود.
مجموع این اثرات باعث کاهش PaCO₂، افزایش تهویه آلوئولی، کاهش کار تنفسی و در نهایت بهبود شرایط عمومی بیمار میگردد.
تهویه غیر تهاجمی بدون نیاز به اینتوباسیون انجام میشود، و همین موضوع مزایای حیاتی دارد:
🚫 عدم آسیب به راه هوایی (برخلاف لولهگذاری)
🛡 کاهش خطر آسپیراسیون محتویات معده
🦠 کاهش احتمال ابتلا به پنومونی وابسته به ونتیلاتور (VAP)
😌 حفظ راحتی نسبی بیمار
💊 کاهش نیاز به داروهای آرامبخش (Sedatives)
🏥 کاهش مدت بستری در ICU یا بیمارستان
💰 کاهش هزینههای درمانی
🧬 کاهش نرخ مرگومیر مرتبط با تهویه تهاجمی
این مزایا، بهویژه در بیماران پرخطر یا کسانی که توانایی تحمل اینتوباسیون را ندارند، بسیار کلیدی است.
🔴 در نارسایی حاد تنفسی:
جلوگیری از لولهگذاری و عوارض مرتبط
حفظ سدهای طبیعی دفاعی راه هوایی (مانند رفلکس سرفه و بلع)
امکان حفظ توانایی صحبت کردن و غذا خوردن
تسهیل تخلیه ترشحات ریوی
🟢 در نارسایی مزمن تنفسی:
کاهش علائم هیپوونتیلاسیون شبانه (مانند سردرد صبحگاهی و خوابآلودگی روزانه)
بهبود کیفیت خواب
افزایش ظرفیت عملکرد ریوی
بهبود کیفیت زندگی و افزایش طول عمر در بیماران مزمن
تهویه غیر تهاجمی برای همه بیماران مناسب نیست؛ اما در موارد خاص میتواند یک جایگزین مؤثر برای اینتوباسیون باشد. شناخت دقیق اندیکاسیونها باعث میشود از این روش بهدرستی استفاده شود و نتیجه بالینی بهتری حاصل گردد.
🔴 اندیکاسیونهای NIV در شرایط حاد:
تشدید بیماری COPD (بیشترین کاربرد بالینی)
ادم ریه کاردیوژنیک (Cardiogenic Pulmonary Edema)
بیماران مبتلا به COVID-19 (با رعایت احتیاطات آئروسل)
آسم (⚠️ در حمله آسم شدید نباید استفاده شود)
ARDS خفیف تا متوسط
پنومونی اکتسابی بیمارستانی (در بیماران خاص، با دقت بالا)
🟢 اندیکاسیونهای مزمن:
آپنه انسدادی خواب (OSA)
هیپوونتیلاسیون شبانه در بیماریهای نوروماسکولار یا چاقی مفرط
🟡 تسهیل جداسازی از تهویه تهاجمی:
پس از اکستوباسیون، برخی بیماران دچار افزایش کار تنفسی میشوند. این وضعیت میتواند به خستگی عضلات تنفسی و نیاز به اینتوباسیون مجدد منجر شود.
در این حالت، NIV با پشتیبانی ملایم و حفظ تبادل گاز، از این چرخه جلوگیری کرده و فرآیند ویَنینگ را تسهیل میکند.
شناخت دقیق کنترااندیکاسیونها برای پیشگیری از عوارض خطرناک ضروری است. در شرایط زیر، NIV نباید استفاده شود:
🚨 نیاز فوری به اینتوباسیون (مثل ایست قلبی، دیسترس شدید تنفسی)
🔄 ناپایداری همودینامیک (افت فشار خون یا آریتمی تهدیدکننده)
😵 اختلال هوشیاری شدید یا عدم توانایی در حفظ راه هوایی
💧 ترشحات فراوان و خطر بالای آسپیراسیون
😡 آژیتاسیون شدید و ناتوانی در همکاری با رابط
🧠 آسیب مغزی با ناتوانی در شروع تنفس
❌ نارسایی شدید ارگانها (کبدی، کلیوی، قلبی)
🩸 خونریزی فعال گوارشی فوقانی
🩻 جراحی یا تروما در ناحیه صورت یا فک
🔥 سوختگی یا دفورمیتی شدید صورت
استفاده از NIV در این بیماران نهتنها مفید نیست، بلکه ممکن است باعث تاخیر در اقدامات نجاتبخش شود.
اجرای درست NIV نیازمند یک فرآیند چند مرحلهای و دقیق است:
انتخاب بیمار مناسب ✅
انتخاب رابط تنفسی مناسب 🧯
انتخاب مد تهویه و تنظیم پارامترها ⚙️
قرار دادن بیمار در پوزیشن نشسته یا نیمهنشسته (حداقل زاویه ۳۰ درجه) 🪑
توضیح روش، اهداف، و عوارض احتمالی به بیمار برای افزایش همکاری 🗣
فیکس اولیه رابط با کمک بیمار
اتصال رابط و سیرکویت به ونتیلاتور و شروع با فشارهای پایین
آموزش تکنیک صحیح تنفس به بیمار 🫁
مانیتورینگ دقیق بیمار برای تشخیص پاسخ و تصمیمگیری در مورد ادامه یا قطع NIV 📊
انتخاب صحیح بیمار، کلید موفقیت NIV است. برای این منظور سه دسته معیار باید بررسی شوند:
1. همکاری بیمار:
عدم آژیتاسیون یا بیقراری
سطح هوشیاری کافی
توانایی درک دستورالعملها و هماهنگی با رابط تنفسی
2. علائم بالینی:
تنگی نفس متوسط تا شدید
تاکیپنه (تعداد تنفس > 24 در دقیقه)
افزایش کار تنفسی:
استفاده از عضلات فرعی
تنفس لب غنچهای
فرورفتگی ناحیه کلاویکول
پارادوکس شکمی
تعریق ناشی از دیسترس تنفسی
3. معیارهای فیزیولوژیک:
اسیدوز تنفسی هیپرکاپنیک
(pH < 7.35 و PaCO₂ > 45 mmHg)
هیپوکسمی مقاوم به اکسیژندرمانی معمولی
(PaO₂/FiO₂ < 200 و SpO₂ < 94٪ با FiO₂ > 40٪)
⚠️ توجه: علت هیپوکسمی باید قابل برگشت باشد، مانند ادم ریه یا پنومونی خفیف.
انتخاب رابط تنفسی (Interface) نقش مهمی در راحتی بیمار، کاهش نشت هوا و پیشگیری از زخم فشاری دارد. رابط باید کاملاً با آناتومی صورت بیمار هماهنگ باشد.
انواع رابطهای غیر تهاجمی:
رابطهای بینی (Nasal Interface):
مناسب بیماران هوشیار با حجم جاری پایین، کمنشت و راحت
ماسکهای صورت یا هلمت (Oronasal & Helmet):
پوشش کامل بینی و دهان؛ مناسب برای حجم جاری بالاتر
رابطهای دهانی (Oral Interface):
کاربرد کمتر؛ معمولاً در بیماران با نقص خاص یا ناهنجاری بینی
انتخاب نوع رابط باید با توجه به وضعیت بیمار، راحتی، همکاری و هدف درمان انجام شود.
یکی از رایجترین انواع رابطها در تهویه غیر تهاجمی، رابطهای بینی (Nasal Interfaces) هستند که تنها بینی را پوشش میدهند و در بیماران هوشیار، دارای تهویه خودبخودی و با حجم جاری پایین بسیار کاربرد دارند. انتخاب صحیح نوع رابط بینی، تأثیر مستقیمی در موفقیت NIV و راحتی بیمار دارد.
انواع رابطهای بینی شامل موارد زیر است:
Disposable Nasal Masks
ماسکهای بینی یکبار مصرف
Gel-filled Nasal Masks
ماسکهای بینی ژلدار (ضد زخم فشاری)
Nasal Mini-Masks
مینیماسکهای بینی برای استفاده کوتاهمدت
Nasal Pillows
نازلهای کوچک نرم که داخل ورودی بینی قرار میگیرند
این نوع ماسک فقط ناحیه بینی بیمار را میپوشاند و از طریق دو پد کوچک یا یک بخش نرم سیلیکونی، جریان هوا را از دستگاه به مجاری بینی منتقل میکند.
✅ مزایای ماسک بینی:
🔄 حجم مرده کمتر: به دلیل حجم کم فضای ماسک، خطر استنشاق مجدد دیاکسید کربن بازدمی (CO₂ Rebreathing) کاهش مییابد.
🎯 راحتی در فیکس شدن: نصب آسان روی صورت و تطابق خوب با آناتومی بینی
😌 تحمل بهتر در بیماران کلاستروفوبیک: چون فقط ناحیه بینی را میپوشاند و صورت کامل درگیر نمیشود، برای افراد دارای ترس از فضاهای بسته گزینه بهتری است.
🗣 اجازه صحبت کردن و غذا خوردن: بیمار میتواند دهان خود را باز کند، غذا بخورد یا صحبت کند.
🤧 امکان سرفه و تخلیه ترشحات: مزیتی کلیدی در مدیریت راه هوایی
🛡 کاهش خطر آسپیراسیون: چون دهان پوشیده نمیشود، در صورت استفراغ ناگهانی، احتمال ورود محتویات به راه هوایی کاهش مییابد.
⚠️ نکته:
ماسکهای بینی در بیمارانی که عادت به تنفس دهانی دارند یا دارای انسداد بینی هستند ممکن است ناکارآمد باشند و نشت زیاد یا تهویه ناکافی ایجاد کنند. در این موارد بهتر است از ماسکهای صورت یا هلمت استفاده شود.
اگرچه ماسکهای بینی به دلیل راحتی و حجم کم بسیار محبوباند، اما استفاده از آنها نیز خالی از چالش نیست. شناخت این معایب برای پیشگیری از شکست NIV و افزایش راحتی و همکاری بیمار ضروری است.
نشت هوا یکی از شایعترین مشکلات هنگام استفاده از ماسک بینی است. این مشکل در بیمارانی که از دهان تنفس میکنند (مانند مبتلایان به نارسایی حاد تنفسی) بیشتر دیده میشود و ممکن است باعث کاهش حجم تحویلی، کاهش کارایی تهویه و تحریک بیمار شود.
راهکارها:
استفاده از بند نگهدارنده چانه (Chin strap) برای بسته نگهداشتن دهان
انتخاب سایز مناسب ماسک برای کاهش نشت
بررسی دورهای محل نشت و تنظیم مجدد بندها و پوزیشن ماسک
ماسک بینی در تماس مستقیم با پوست ناحیه بینی و صورت قرار دارد. در صورت فشار بیشازحد یا استفاده طولانیمدت، ممکن است منجر به زخم فشاری (Pressure Ulcer) روی پل بینی یا گونهها شود، که تحمل ماسک را برای بیمار دشوار میکند.
راهکارها:
بین باند فیکسکننده و پوست صورت، باید حداقل ۱ تا ۲ انگشت فاصله باشد
استفاده از پد نرم بینی برای کاهش اصطکاک و پیشگیری از آسیب
چک و بررسی مرتب پوست صورت و تغییر پوزیشن ماسک در صورت امکان
🌀 افزایش مقاومت جریان هوا از طریق بینی: در صورت احتقان یا انحراف تیغه بینی
🏜 خشکی دهان: بهویژه در بیمارانی که دهان باز میماند
🤧 احتقان و گرفتگی بینی: در استفاده طولانیمدت یا در بیماران حساس
انتخاب درست سایز ماسک بینی یکی از عوامل کلیدی در موفقیت تهویه غیر تهاجمی است. ماسک نامناسب میتواند منجر به نشت هوا (Air Leak)، زخم فشاری، و ناراحتی شدید بیمار شود؛ بهویژه در بیماران مضطرب یا حساس.
✅ هدف این است که ماسک بدون فشار زیاد، بهخوبی اطراف بینی را بپوشاند و با کمترین نشت هوا، تنفس راحتی فراهم کند.
برای انتخاب ماسک مناسب بینی (Nasal Mask)، باید کوچکترین ماسکی را انتخاب کرد که بهدرستی و بدون فشار اضافی، سه ناحیه کلیدی را پوشش دهد:
پل بینی (Nasal Bridge)
دو طرف سوراخهای بینی (Lateral Nares)
پایینترین نقطه بینی، بالای لب (Base of Nose, Above Upper Lip)
🧪 این سه ناحیه باید بدون نشتی هوا پوشانده شوند، اما اگر ماسک بیش از حد بزرگ باشد، احتمال نشت از زیر چشم یا روی گونهها بیشتر خواهد بود؛ و اگر بیش از حد کوچک باشد، ماسک به پوست فشار میآورد و باعث درد و زخم فشاری میشود.
📏 در مراکز درمانی، معمولاً چند سایز مختلف ماسک موجود است؛ توصیه میشود قبل از فیکس نهایی، ماسک را روی صورت بیمار قرار داده و نشت را ارزیابی کنید.
🧤 در هنگام ارزیابی سایز، بیمار باید در حالت نشسته و هوشیار باشد تا واکنش طبیعی خود را نسبت به ماسک نشان دهد.
🫱 در صورت تردید بین دو سایز، ماسک کوچکتر را انتخاب کنید، مگر اینکه باعث فشار بیشازحد شود.
🛡 برای محافظت بیشتر از پوست، میتوان از پد بینی سیلیکونی یا گاز استریل نرم استفاده کرد.
Gell-filled nasal masks
این نوع ماسک نازال حاوی یک لایه محافظتی بوده که سبب فیکس بهتر و در نتیجه کاهش لیک و افزایش راحتی بیمار به علت کاهش فشار روی بینی می گردد.
Nasal mini-mask
ایننوع از ماسک بینی روی نوک بینی فیکس شده که باعث حذف فشار روی پل بینی و حذف لیک داخل چشمی می گردد.
Nasal pillows:
در بیمارانی که نمی توانند ماسک بینی را تحمل کنند استفاده می شود که داخل سوراخ های بینی فیکس می شود. | عیب: زخم فشاری پره های بینی
ماسک ارونازال یا Full-face mask یکی از پرکاربردترین رابطها در تهویه غیر تهاجمی است که هر دو مسیر دهان و بینی را بهصورت همزمان میپوشاند. این نوع ماسک بهطور خاص برای بیمارانی طراحی شده که به دلیل تنفس از راه دهان، نمیتوانند از ماسکهای نازال استفاده کنند یا در زمان دیسترس تنفسی شدید، از دهان نفس میکشند.
کاهش قابلتوجه نشت هوا (Leak) از طریق دهان
کاهش مقاومت راه هوایی، چون مسیر دم و بازدم بازتر است
مناسب برای بیماران با شرایط زیر:
😵 همکاری پایین
📉 شدت بالای بیماری
👵 بیماران بیدندان
👄 تنفس دهانی یا تنفس لبغنچهای (Pursed-lip breathing)
💡 به دلیل پوشش همزمان دهان و بینی، این ماسک امکان تهویه مؤثر و تحویل فشار کافی را در بیماران ناپایدار فراهم میکند.
1. آسپیراسیون در صورت استفراغ
ماسک دهان را کامل میپوشاند و در صورت استفراغ ناگهانی، راه فراری برای محتویات گوارشی وجود ندارد؛ این میتواند منجر به آسپیراسیون کشنده شود.
2. خطر خفگی در صورت قطع عملکرد ونتیلاتور
در صورت خاموش شدن یا خرابی ناگهانی دستگاه ونتیلاتور، بیمار ممکن است نتواند نفس بکشد. برای پیشگیری از این خطر، بسیاری از ماسکهای ارونازال دارای دریچه ضدخفگی (Anti-asphyxia Valve) هستند که در زمان قطع فشار، بهصورت خودکار باز شده و اجازه تنفس هوای محیط را میدهند.
🌀 افزایش فضای مرده تنفسی (~۲۵۰cc) که میتواند باعث بازتنفس دیاکسیدکربن (CO₂) شود، مخصوصاً در تنظیمات نامناسب
🗣 عدم امکان صحبت کردن یا تغذیه؛ برای هر دو باید ماسک برداشته شود
🤧 سختی در تخلیه ترشحات دهانی یا بینی، به دلیل پوشش کامل
🎭 ناراحتی ناشی از فیکس کردن ماسک در بیماران با صورت کشیده یا فرم غیرمتقارن
😨 احتمال بروز کلاستروفوبیا در بیماران حساس به فضای بسته
🩹 تحریک و آزردگی پوست صورت بهخصوص در نواحی گونه و پل بینی
فیکس مناسب با استفاده از بندهای قابلتنظیم و بررسی نشت در اطراف ماسک
استفاده از پدهای محافظ پوست در نواحی تحت فشار
نظارت مداوم بر سطح دیاکسیدکربن (ETCO₂) در بیماران دارای فضای مرده زیاد
در بیماران دارای ریسک آسپیراسیون بالا، تهویه غیرتهاجمی ممنوع است
انتخاب سایز صحیح ماسک ارونازال برای موفقیت در اجرای NIV و جلوگیری از عوارضی مانند نشت هوا (Air Leak)، فشار روی پوست و ناراحتی بیمار کاملاً حیاتی است.
یک ماسک ارونازال با سایز نامناسب ممکن است:
از اطراف دهان یا بینی نشت هوا داشته باشد
به پوست فشار وارد کرده و زخم فشاری ایجاد کند
موجب نارضایتی و عدم همکاری بیمار شود
برای انتخاب سایز مناسب ماسک ارونازال، باید کوچکترین ماسکی را انتخاب کرد که بهدرستی این سه ناحیه کلیدی را پوشش دهد:
پل بینی (Nasal Bridge)
قسمت فوقانی ماسک باید بهآرامی و بدون فشار، پل بینی را بپوشاند و نشت نداشته باشد.
دو طرف دهان (Oral Commissures)
لبههای ماسک باید تا گوشههای لب گسترش یابد، نه بیشتر و نه کمتر.
زیر لب پایین (Below Lower Lip)
انتهای ماسک باید دقیقاً زیر چانه یا لب پایین قرار گیرد، نه روی آن و نه خیلی پایینتر.
بیمار باید در حالت نشسته و هوشیار باشد.
ماسک را بدون بستن کامل بندها روی صورت بیمار قرار دهید و چک کنید که آیا نشت یا فشار بیشازحد وجود دارد یا خیر.
بندهای ماسک باید طوری تنظیم شوند که بین بند و پوست، به اندازه یک انگشت فاصله باشد؛ نه خیلی سفت و نه خیلی شل.
اگر بین دو سایز تردید دارید، سایز کوچکتر را ترجیح دهید مگر اینکه باعث فشار یا نشت شود.
ماسکهای ارونازال نهتنها از نظر پوششدهی متفاوتاند، بلکه از نظر نحوه مدیریت بازدم بیمار نیز به دو دسته مهم تقسیم میشوند:
Vented و Non-Vented
شناخت تفاوت این دو نوع، برای انتخاب ماسک مناسب بر اساس نوع دستگاه ونتیلاتور و محیط استفاده (بیمارستان یا منزل) کاملاً ضروری است.
در این نوع، یک پورت بازدمی (Exhalation Port) روی خود ماسک تعبیه شده است.
ویژگیها:
مسیر بازدمی مستقیماً روی ماسک وجود دارد
ماسک از طریق یک لومن (Single-limb circuit) به ونتیلاتور متصل میشود
هوای دمی از همان لوله وارد شده و هوای بازدمی از پورت روی ماسک خارج میشود
کاربرد:
مناسب برای ونتیلاتورهای پرتابل یا خانگی (Portable/NIV devices)
رایج در انتقال بیماران با آمبولانس یا در بخشهای بدون ونتیلاتور ICU-standard
در ونتیلاتورهای دو لومن (Dual-limb) قابل استفاده نیست مگر با مبدل
مزیت:
طراحی ساده و سبک
مناسب برای بیماران با مراقبت در منزل یا موارد اضطراری
در این نوع ماسک، هیچ پورت بازدمی روی خود ماسک وجود ندارد. تخلیه هوای بازدمی از طریق مدار دستگاه انجام میشود.
ویژگیها:
بدون پورت خروج بازدم روی ماسک
نیاز به اتصال دو لومن (Dual-limb circuit) به دستگاه ونتیلاتور
یکی از لومنها برای ورود هوای دمی و دیگری برای تخلیه هوای بازدمی
کاربرد:
مناسب برای ونتیلاتورهای ICU و بیمارستانی استاندارد
قابل تنظیم و دقیقتر برای تهویه در بیماران بحرانی
مزیت:
امکان استفاده از تنظیمات پیشرفته و مدهای دقیق تهویه
کنترل بهتر روی حجم، فشار، و تبادلات گازی
اگر با ونتیلاتور پرتابل یا خانگی تکلومن کار میکنید، باید از ماسک Vented استفاده کنید.
اگر در ICU یا اورژانس با دستگاههای دو لومن کار میکنید، باید ماسک Non-Vented انتخاب شود.
⚠️ استفاده نادرست از نوع ماسک میتواند منجر به احتباس CO₂، تهویه ناکارآمد یا آسپیراسیون شود.
اگرچه ماسکهای Vented برای تهویه غیر تهاجمی در محیطهای پرتابل یا خانگی طراحی شدهاند، اما در برخی شرایط خاص بهویژه بیماران عفونی مانند COVID-19، استفاده از این نوع ماسک بهشدت ممنوع است.
✍️ دلیل ممنوعیت:
پورت بازدمی روی ماسک Vented، هوای بازدمی بیمار را مستقیماً و بدون فیلتراسیون به محیط اطراف تخلیه میکند. این موضوع میتواند باعث انتشار قطرات آلوده و آئروسلهای حامل ویروس به هوای محیط شود و سلامت کادر درمان یا سایر بیماران را به خطر بیندازد.
در بیماران مبتلا به:
COVID-19
آنفلوآنزا
سل فعال
یا هر بیماری تنفسی واگیردار دیگر
استفاده از ماسک Vented ممنوع است و باید از ماسک Non-Vented همراه با سیستم دو لومن و فیلترهای استاندارد استفاده شود.
در شرایطی که هیچ گزینه دیگری در دسترس نیست و ناچار به استفاده از ماسک Vented هستیم (مثلاً در انتقالهای اورژانسی یا کمبود تجهیزات):
باید اقدامات زیر را انجام دهید:
مسدود کردن منافذ خروجی روی ماسک
(در صورت امکان با پوششهای مخصوص یا تجهیزات طبی استاندارد)
استفاده از فیلترهای فیلتراسیون بالا بین ماسک و مدار دستگاه:
HEPA (High Efficiency Particulate Air Filter):
فیلتر مخصوص برای جذب ذرات ویروسی با راندمان بالای ۹۹.۹۷٪
HME (Heat and Moisture Exchanger):
فیلتر مناسب برای حفظ رطوبت و دما در مسیر تنفس همراه با فیلتراسیون
⚠️ این فیلترها باید بین خروجی مدار و ماسک قرار گیرند تا قبل از رها شدن بازدم، هوای آلوده تصفیه شود.
در برخی بیماران، بهویژه افرادی که دچار تحملپذیری پایین نسبت به ماسک نازال یا ارونازال هستند، استفاده از ماسکهای معمول باعث نارضایتی، اضطراب یا زخم فشاری میشود. در این موارد، ماسک Total Face میتواند جایگزینی بسیار مؤثر و راحت باشد.
پوشش کامل صورت شامل پیشانی، بینی، دهان و چانه
ساختهشده از پلاستیک شفاف و سبک برای دید بهتر پرستار و کاهش ترس بیمار
ورود هوای دمی به کل فضای ماسک که موجب توزیع یکنواخت فشار و راحتی بیشتر بیمار میشود
کاهش تماس مستقیم لبه ماسک با نواحی حساس (مانند پل بینی)، که باعث کاهش بروز زخمهای فشاری میگردد
این ویژگیها، ماسک Total Face را به گزینهای مناسب برای بیماران مبتلا به:
کلاستروفوبیا (ترس از فضای بسته)
پوست آسیبپذیر یا حساس
فرم غیرمعمول صورت یا فک
یا بیمارانی که استفاده از ماسکهای دیگر را تحمل نمیکنند، تبدیل میکند.
با وجود مزایای بالا، این نوع ماسک نیز محدودیتها و خطرات خاص خود را دارد:
خطر آسپیراسیون در صورت استفراغ
بهدلیل پوشش کامل دهان، احتمال ورود محتویات گوارشی به راه هوایی در شرایط اضطراری بالا میرود.
خطر خفگی در صورت قطع عملکرد ونتیلاتور
برای حل این مشکل، ماسکهای Total Face نیز مانند ارونازال، معمولاً دارای دریچه ضدخفگی (Anti-Asphyxia Valve) هستند که در صورت افت فشار یا خرابی دستگاه، بهصورت خودکار باز شده و اجازه تنفس از هوای محیط را میدهند.
افزایش احتمال بازتنفس CO₂
بهدلیل حجم زیاد فضای داخلی ماسک، در صورت تنظیم نادرست ونتیلاتور، ممکن است هوای بازدمی بهطور کامل تخلیه نشود و دوباره استنشاق شود.
ماسک Total Face یک گزینه حرفهای برای شرایط خاص است، اما باید با نظارت دقیق، فیکس صحیح، و دستگاه مجهز به فیلترهای استاندارد و مانیتورینگ دقیق همراه باشد. در صورتی که بهدرستی انتخاب و اجرا شود، میتواند موجب افزایش رضایت و همکاری بیمار و کاهش شکست NIV گردد.
هلمت نوعی رابط غیر تهاجمی جدیدتر و مدرنتر است که شبیه به یک کلاهخود شفاف کل سر و گردن بیمار را میپوشاند. این رابط بهطور کامل اطراف گردن مهر و موم شده و بیمار از طریق این محیط بسته تهویه میشود.
هلمتها معمولاً از مواد سبک و قابل انعطاف ساخته شدهاند و با استفاده از دو بند یا حلقههای شانهای در جای خود فیکس میشوند. برخلاف سایر ماسکها، تماس مستقیم با صورت ندارند و به همین دلیل تحملپذیری بالاتری دارند.
🌀 کاهش مقاومت جریان (Flow Resistance)
به دلیل مسیر بازتر و فشار یکنواخت در فضای داخلی، تهویه راحتتری فراهم میشود.
🔒 نشت (Leak) کمتر هوا
در صورت فیکس صحیح اطراف گردن، نشت هوا به حداقل میرسد.
😌 همکاری بهتر بیمار
به دلیل عدم تماس مستقیم با صورت، بیماران کمتر احساس خفگی یا ناراحتی میکنند.
🗣 تداخل کمتر با صحبت کردن و سرفه
چون دهان آزاد است و فضای داخلی بازتر است، بیمار راحتتر میتواند صحبت یا سرفه کند.
🩹 کاهش قابل توجه زخم فشاری
هیچ فشاری روی بینی، گونهها یا پیشانی وارد نمیشود، در نتیجه زخمهای فشاری شایع در ماسکهای دیگر دیده نمیشود.
بزرگترین چالش استفاده از هلمت، فضای داخلی زیاد آن است. این حجم بالا اگر با فلو و تهویه ناکافی همراه باشد، میتواند باعث تجمع CO₂ بازدمی و استنشاق مجدد آن شود.
راهکارهای پیشگیری:
استفاده از ونتیلاتورهایی با فلو بالا
تنظیم صحیح PEEP و PS
استفاده از فیلترهای بازدمی مناسب
مانیتورینگ مستمر سطح CO₂ (ETCO₂ یا گازهای خونی)
مناسب برای بیماران دچار ناراحتی شدید با ماسکهای صورت
گزینهای مفید در بیماران COVID-19 به دلیل کاهش نشت آئروسل به محیط
نیاز به آموزش دقیق پرستاران برای فیکس صحیح، تنظیم پارامترها و مراقبت از گردن بیمار
قطعه دهانی نوع خاصی از رابطهای غیر تهاجمی است که بهجای پوشاندن بینی یا صورت، داخل دهان قرار میگیرد و هوا مستقیماً از طریق دهان وارد راه هوایی بیمار میشود. این رابط برخلاف سایر ماسکها، نیازی به باند فیکسکننده یا پوشش صورت ندارد و معمولاً با دست نگه داشته میشود.
رابط دهانی بیشتر در بیماران با نارسایی مزمن تنفسی استفاده میشود، بهویژه در شرایطی مانند:
بیماران مبتلا به اختلالات نوروماسکولار (مانند دیستروفی عضلانی، ALS)
بیمارانی که نمیتوانند لیک دهانی در ماسک نازال را کنترل کنند
بیمارانی که نیاز به تهویه 间断 (Intermittent) دارند نه مداوم
افراد دارای حساسیت پوستی شدید یا زخمهای فشاری صورت
🗣 تسهیل در صحبت کردن
بیمار بهراحتی میتواند ارتباط برقرار کند چون صورت پوشیده نمیشود.
🍴 راحتی در غذا خوردن
نیازی به برداشتن ماسک نیست، چون قطعه دهانی تنها در هنگام تهویه استفاده میشود.
🤧 تخلیه آسان ترشحات دهانی و بینی
مخصوصاً برای بیمارانی که قادر به بلع مؤثر نیستند.
🌀 کاهش احتمال استنشاق مجدد CO₂ بازدمی
به دلیل فضای مرده بسیار کم
🛡 کاهش خطر آسپیراسیون
چون بیمار در حالت هوشیار و کنترلشده از دستگاه استفاده میکند.
😌 کاهش احساس کلاستروفوبیا
بهدلیل باز بودن کامل صورت
🎯 عدم نیاز به باند فیکسکننده
راحتتر در بیماران حساس یا دارای زخمهای پوستی
💧 افزایش ترشح بزاق
بهدلیل تحریک دهانی و نیاز به تخلیه مداوم
👃 نشت هوا از بینی
یکی از مهمترین چالشها در اثربخشی این روش
✍️ راهکار: استفاده از کلیپس بینی (Nose Clip) برای بستن سوراخهای بینی و جلوگیری از نشت
🦷 نقائص دندانی یا ناراحتی در بیماران بدون دندان
ممکن است باعث بیثباتی قطعه دهانی شود
بیمار باید هوشیار، همکاریپذیر و دارای کنترل حرکتی کافی باشد تا بتواند رابط را در دهان نگه دارد.
در صورت عدم توانایی بیمار، مراقب باید رابط را بهصورت متناوب در دهان بیمار قرار دهد.
برای کاهش نشت، بیمار میتواند لبها را محکم دور قطعه دهانی جمع کند.
این روش مناسب برای تهویه طولانیمدت نیست، بلکه برای استفادههای متناوب و در منزل یا درمانگاه کاربرد دارد.
پس از انتخاب صحیح بیمار و رابط تنفسی (Interface)، نوبت به مهمترین مرحله میرسد:
تنظیم مد تهویه و پارامترهای پایهای برای شروع تهویه غیر تهاجمی.
تنظیمات نادرست در این مرحله میتواند منجر به نارضایتی بیمار، نشت هوا، افزایش CO₂، عدم موفقیت NIV یا نیاز به اینتوباسیون شود. بنابراین، شناخت کامل این پارامترها برای تمام اعضای تیم درمان، خصوصاً پرستاران بخشهای ICU، اورژانس و تنفس، الزامی است.
رایجترین مدهای تهویه غیر تهاجمی عبارتاند از:
Spontaneous/Timed (S/T)
رایجترین مد، مخصوص بیمارانی با تهویه خودبخودی همراه با پشتیبانی در صورت افت تنفس
Pressure Support Ventilation (PSV)
برای بیمارانی با تنفس مؤثر، همراه با پشتیبانی فشار در زمان دم
CPAP (Continuous Positive Airway Pressure)
برای بیمارانی که نیاز به فشار مثبت پیوسته دارند؛ مانند ادم ریه یا آپنه خواب
BiPAP (Bilevel Positive Airway Pressure)
شامل دو سطح فشار برای دم و بازدم، رایج در COPD
1. IPAP (Inspiratory Positive Airway Pressure)
فشار مثبت در مرحله دم
✅ عملکرد:
افزایش حجم جاری (Tidal Volume)
کاهش بار کاری عضلات تنفسی
بهبود تبادل گازی و کاهش CO₂
📌 شروع معمول: 10 تا 12 cmH₂O
📈 افزایش تدریجی تا رسیدن به حجم جاری مطلوب (6–8 ml/kg)
2. EPAP (Expiratory Positive Airway Pressure)
فشار مثبت در پایان بازدم
✅ عملکرد:
باز نگه داشتن راههای هوایی (بهویژه در COPD و OSA)
کاهش بار بازدمی و بهبود اکسیژناسیون
📌 شروع معمول: 4 تا 5 cmH₂O
📈 افزایش تا 8–10 cmH₂O در موارد هیپوکسمی مقاوم
3. Trigger Sensitivity
حساسیت دستگاه برای تشخیص شروع دم بیمار
✅ عملکرد:
تنظیم حساسیت برای شروع حمایت تنفسی با تلاش بیمار
اگر خیلی حساس باشد → Auto-triggering
اگر کمحساس باشد → عدم پاسخ مناسب به تنفس بیمار
📌 حساسیت معمول: 2–3 L/min یا cmH₂O
4. Backup Respiratory Rate (RR Backup)
تعداد تنفس پشتیبان در دقیقه
✅ عملکرد:
تضمین حداقل تعداد تنفس در بیماران نیمههوشیار یا با خطر آپنه
فعال در مدهای S/T و timed
📌 مقدار معمول: 10–16 تنفس در دقیقه
5. FiO₂ (Fraction of Inspired Oxygen)
درصد اکسیژن تحویلی به بیمار
✅ عملکرد:
تنظیم بر اساس سطح SpO₂ بیمار
در موارد شدید، میتوان از اکسیژن مرکزی یا مخزن جداگانه استفاده کرد
📌 شروع معمول: 30–40%
🎯 هدف: SpO₂ بین 90 تا 94 درصد
در شروع NIV، همیشه با فشارهای پایین شروع کرده و بهصورت تدریجی بالا ببرید تا بیمار سازگاری پیدا کند.
بین IPAP و EPAP باید حداقل اختلاف 4 تا 6 cmH₂O وجود داشته باشد تا حجم جاری مؤثر ایجاد شود.
پارامترها باید بر اساس پاسخ بیمار، گازهای خونی، سطح راحتی و میزان نشت هوا تنظیم مجدد شوند.
(Inspiratory Positive Airway Pressure)
IPAP میزان فشاری است که در مرحله دم توسط ونتیلاتور به بیمار اعمال میشود. این فشار باعث پشتیبانی از تهویه بیمار میشود و نقشی کلیدی در افزایش حجم جاری (Tidal Volume) و دفع CO₂ دارد.
در تهویه غیر تهاجمی، IPAP بسته به نوع تنفس (خودبخودی یا اجباری) بهصورت زیر محاسبه میشود:
در تنفسهای خودبخودی:
IPAP = PS (Pressure Support) + PEEP
در تنفسهای اجباری (مثلاً مد PC):
IPAP = PC (Pressure Control) + PEEP
یعنی IPAP همیشه شامل یک فشار پایه (PEEP) بهعلاوه فشار حمایتی یا کنترلی است.
🔄 نقش اصلی در تهویه و دفع CO₂
📈 باعث افزایش حجم جاری از طریق بهبود کمپلیانس ریه (Lung Compliance)
🧠 بهطور غیرمستقیم باعث کاهش بار کاری عضلات تنفسی و بهبود وضعیت گازهای خون میشود
مقدار شروع: 8 تا 12 cmH₂O
حداکثر مجاز (در موارد شدید): تا 20–25 cmH₂O
✅ هرچقدر کمپلیانس ریه بهتر باشد (مثلاً در بیماران جوان یا بدون فیبروز)، به IPAP کمتری نیاز است برای رسیدن به حجم جاری مؤثر.
در ونتیلاتورهای ICU (دارای نمایش VTE):
تنظیم IPAP طوری انجام میشود که حجم جاری بازدمی (VTE) حدود 4 تا 6 میلیلیتر بهازای هر کیلوگرم وزن بدن بیمار باشد.
مثلا برای بیماری با وزن 70 کیلوگرم:
VTE مطلوب = 280 تا 420 ml
در ونتیلاتورهای پرتابل (فاقد نمایش VTE):
در این موارد، IPAP بر اساس علائم بالینی بیمار و نتایج آنالیز گازهای خون شریانی (ABG) تنظیم میشود:
شاخصهای بالینی مؤثر شامل:
کاهش تعداد تنفس
بهبود وضعیت هوشیاری
افزایش حجم دم و کاهش استفاده از عضلات فرعی
کاهش دیاکسیدکربن در گاز خون
IPAP بیش از حد بالا میتواند باعث نفخ شکمی، باروتروما، یا نشت هوا شود. بنابراین باید بهصورت تدریجی و با مانیتورینگ دقیق افزایش یابد.
در بیمارانی با COPD شدید، افزایش IPAP میتواند باعث کاهش بار دم و بهبود تبادل گازی شود؛ اما باید اختلاف بین IPAP و EPAP حفظ گردد.
(Expiratory Positive Airway Pressure)
EPAP همان فشاری است که در پایان بازدم در راههای هوایی حفظ میشود تا از کلاپس آلوئولها جلوگیری کرده و اکسیژناسیون را بهبود ببخشد.
✅ معادلهای بالینی:
در تنفسهای اجباری: EPAP ≈ PEEP
در تنفسهای خودبخودی: EPAP ≈ CPAP
📌 بنابراین، EPAP همان چیزی است که در مدهای مختلف با نامهای متفاوت شناخته میشود ولی نقش فیزیولوژیکی یکسانی دارد.
🎯 عملکرد EPAP:
بهبود اکسیژناسیون
باز نگهداشتن آلوئولها
کاهش شانت ریوی
افزایش FRC (ظرفیت باقیمانده عملکردی)
⚙️ تنظیمات پیشنهادی:
شروع: ۳ تا ۵ cmH₂O
حداکثر: ۱۰ تا ۱۵ cmH₂O (در هیپوکسمی مقاوم)
📈 پایه تنظیم EPAP، مانیتورینگ دقیق SpO₂ است. هدف اکسیژناسیون باید حفظ SpO₂ بالای ۹۰ تا ۹۲٪ باشد، بدون واردکردن فشار اضافی به ریهها.
Trigger تعیین میکند دستگاه با چه میزان تلاش بیمار، شروع به پشتیبانی تنفسی کند.
✅ عملکرد:
اگر عدد Trigger کم باشد → دستگاه حساستر است و با تلاش جزئی بیمار فعال میشود
اگر عدد Trigger زیاد باشد → بیمار باید تلاش بیشتری کند تا دستگاه پاسخ دهد
⚙️ تنظیمات پیشنهادی:
شروع: ۲ تا ۳ cmH₂O یا L/min
با بهبود وضعیت بیمار: افزایش تا ۴ یا ۵ برای کمک به خودکفایی تنفسی
📌 اگر Trigger بیش از حد حساس تنظیم شود، ممکن است دستگاه به صداهای محیطی یا حرکات قفسه سینه هم واکنش نشان دهد (Auto-triggering).
Backup Respiratory Rate تعداد تنفسهایی است که ونتیلاتور در صورت عدم فعالیت خودبخودی بیمار ارائه میدهد.
✅ عملکرد:
تضمین حداقل تهویه در بیماران نیمههوشیار یا دارای حملات آپنه
هرچه مقدار RR بیشتر باشد → حمایت ونتیلاتور بیشتر است
⚙️ اصول تنظیم:
اگر بیمار تنفس مؤثر ندارد:
تنظیم حدود دو سوم ریت پایه بیمار
اگر هدف، کاهش وابستگی به دستگاه باشد:
تنظیم روی یک سوم ریت بیمار جهت آمادهسازی برای جداسازی
📌 مثال کاربردی:
اگر RR Backup = 10 باشد، یعنی اگر بیمار تا ۶ ثانیه تنفس نکند، دستگاه بهصورت خودکار یک تنفس اجباری ارسال میکند.
FiO₂ درصد اکسیژن خالصی است که دستگاه به بیمار میرساند. این پارامتر باید بر اساس میزان اشباع اکسیژن بیمار تنظیم شود.
🎯 هدف تنظیم:
دستیابی به SpO₂ بین ۹۰ تا ۹۲٪
بدون افزایش بیشازحد FiO₂ که ممکن است منجر به آسیب اکسیژن یا سرکوب تهویه شود (بهخصوص در COPD)
⚙️ تنظیمات پیشنهادی:
شروع: ۳۰ تا ۴۰ درصد
تنظیم افزایشی بر اساس پاسخ بیمار و گازهای خون
انتخاب مد مناسب تهویه در NIV نقش کلیدی در موفقیت درمان، کاهش مقاومت بیمار (Patient-Ventilator Asynchrony) و افزایش همکاری او دارد.
برای انتخاب مد، باید به سطح هوشیاری، تلاش تنفسی، شدت نارسایی و هدف درمانی توجه شود.
ترجیح اولیه برای شروع درمان
در شروع تهویه غیرتهاجمی، معمولاً از مدهایی استفاده میشود که کنترل تنفس در دست بیمار باشد تا احساس ناراحتی، اضطراب و فایت کاهش یابد.
✅ مدهای رایج در این دسته:
NIV Mode (در دستگاههای پرتابل یا ساده)
طراحیشده برای بیماران با تنفس خودبخودی مؤثر
SPONT Mode (CPAP + PSV / یا PSV تنها)
بیمار تمامی تنفسها را آغاز میکند
ونتیلاتور در مرحله دم، فشار حمایتی ارائه میدهد (PSV)
و در بازدم، فشار مثبت پایدار (EPAP/CPAP) حفظ میشود
SPONT-ST (Spontaneous/Timed)
ترکیبی از تنفسهای خودبخودی و تنفسهای پشتیبان (Backup RR)
مناسب برای بیماران با خطر آپنه یا تنفس نامنظم
✅ این مدها برای بیماران همکار، هوشیار و دارای تلاش تنفسی مؤثر ایدهآل هستند.
بدون فشار حمایتی دم، فقط فشار بازدمی مثبت (EPAP) اعمال میشود
مناسب برای:
ادم حاد ریه
آپنه خواب
بیمارانی با وضعیت عمومی خوب
📌 در CPAP، تهویه (Ventilation) ایجاد نمیشود؛ فقط به اکسیژناسیون کمک میشود.
برای بیماران با تلاش تنفسی ضعیف
اگر بیمار تلاش تنفسی ناکافی یا نامنظم داشته باشد، لازم است مدی انتخاب شود که دستگاه بتواند هم در دم و هم در بازدم پشتیبانی مؤثر انجام دهد.
✅ مثال اصلی:
BiLevel Mode (مانند BiPAP)
شامل IPAP و EPAP
اجازه میدهد بیمار بخشی از تنفسها را خود شروع کند و مابقی توسط دستگاه پشتیبانی شود
کاربرد رایج در:
COPD شدید
نارسایی حاد تنفسی با خستگی عضلات تنفسی
در مسیر جداسازی از ونتیلاتور تهاجمی
ACV (Assist-Control Ventilation)
مد پایهای برای حمایت کامل در صورت نارسایی شدید
SIMV (Synchronized Intermittent Mandatory Ventilation)
ترکیب تنفسهای خودبخودی با تنفسهای اجباری
مدهای پیشرفته مانند ASV، VAPS، PAV:
برای تهویه تطبیقی، تهویه با حجم هدفمند، یا تهویه با تلاش کمکی متناسب با مقاومت و کمپلیانس
استفاده محدود به بیماران خاص و تجهیزات پیشرفته ICU
✍️ مدهایی که بیشترین کاربرد در NIV بالینی دارند:
NIV Mode
CPAP
BiLevel / BiPAP
🔍 انتخاب بین این مدها باید بر اساس:
سطح هوشیاری
الگوی تنفس
اهداف درمانی (اکسیژناسیون vs ونتیلاسیون)
و همکاری بیمار انجام شود.
مد SPONT که در دستگاههای مختلف با نامهای دیگری مانند PSV (Pressure Support Ventilation) یا CPAP+PS شناخته میشود، یکی از سادهترین و در عین حال مؤثرترین مدهای تهویه غیرتهاجمی برای بیماران هوشیار و همکار با تنفس خودبخودی مؤثر است.
تمامی تنفسها توسط خود بیمار آغاز میشود
هیچ تنفس اجباری (Mandatory) توسط دستگاه اعمال نمیشود
حجم جاری بهصورت مستقیم تنظیم نمیشود، بلکه با افزایش IPAP (یا PS) بهطور غیرمستقیم افزایش مییابد
Trigger:
میزان حساسیت ونتیلاتور برای شناسایی شروع دم بیمار
(هرچه حساستر باشد، سریعتر پاسخ میدهد)
IPAP (Inspiratory Pressure):
برای کمک به افزایش حجم جاری
IPAP = PEEP + PS
مثال بالینی:
اگر PS = 15 و PEEP = 5 باشد،
→ IPAP = 20 cmH₂O
EPAP (Expiratory Pressure):
برای بهبود اکسیژناسیون، معادل PEEP یا CPAP
معمولاً بین 4 تا 8 cmH₂O تنظیم میشود
FiO₂:
برای تنظیم میزان اکسیژن ورودی به بیمار
(هدف: SpO₂ بالای 90 تا 92 درصد)
به دلیل عدم وجود تنفس اجباری، این مد مناسب بیماران هوشیار، همکار و پایدار است
در بیماران با ضعف عضلات تنفسی یا تهویه ناکافی، بهتر است از مدهای پشتیبان مانند BiLevel یا SPONT-ST استفاده شود
تنظیم صحیح PS و EPAP، کلید موفقیت این مد است
در تصویری که مد SPONT را نشان میدهد:
IPAP = 20 cmH₂O
EPAP = 5 cmH₂O
یعنی دستگاه، هنگام دم 15 سانتیمتر آب فشار حمایتی (PS) به بیمار میدهد
و در بازدم، 5 سانتیمتر آب فشار مثبت برای باز نگهداشتن آلوئولها حفظ میشود.
مد SPONT-ST که گاهی با عنوان ST Mode نیز شناخته میشود، یکی از پرکاربردترین مدهای ترکیبی در تهویه غیرتهاجمی است. در این مد، تنفسهای بیمار بهصورت خودبخودی آغاز میشوند، اما در صورتی که بیمار برای مدت معینی تنفس نداشته باشد، دستگاه بهصورت خودکار تنفس اجباری را جایگزین میکند.
در واقع، این مد برای بیمارانی طراحی شده که گاهی توانایی تنفس خودبخودی دارند، اما احتمال رخداد آپنه یا بینظمی در الگوی تنفسی در آنها وجود دارد. برخلاف مد SPONT که تنها بر تلاش تنفسی بیمار تکیه دارد، در SPONT-ST یک لایه ایمنی اضافه شده است: اگر بیمار نفس نکشد، ونتیلاتور بهجای او این کار را انجام میدهد.
مبنای عملکرد این مد، تنظیم یک پارامتر به نام ریت پشتیبان یا Backup Rate است. بهعنوان مثال، اگر ریت پشتیبان روی عدد ۱۰ تنظیم شده باشد، ونتیلاتور اجازه میدهد بیمار هر ۶ ثانیه یکبار تنفس داشته باشد. اما اگر بیمار طی ۶ ثانیه هیچ تریگری برای شروع تنفس نداشته باشد، دستگاه بهطور خودکار یک تنفس اجباری با همان فشارهای تنظیمشده (IPAP و EPAP) به بیمار اعمال میکند.
در مد SPONT-ST، همانند SPONT، فشار دم (IPAP)، فشار بازدم (EPAP)، حساسیت تریگر، و درصد اکسیژن ورودی (FiO₂) قابل تنظیم هستند. تنها تفاوت اینجاست که در SPONT-ST، تعداد تنفس حداقلی نیز از طریق Backup Rate مشخص میشود.
این مد در بیمارانی که الگوی تنفسی نامنظم دارند، یا در معرض خطر آپنه و خستگی عضلات تنفسی هستند، بسیار مفید است. همچنین در بیمارانی با سطح هوشیاری پایین یا مبتلا به بیماریهای نوروماسکولار که گهگاه تنفس خودبخودیشان قطع میشود، مد SPONT-ST میتواند از بروز نارسایی شدید جلوگیری کند.
در نهایت، میتوان گفت که SPONT-ST تعادلی هوشمند بین اعتماد به تنفس خود بیمار و اطمینان از حفظ تهویه در شرایط بحرانی فراهم میکند.
NIV Mode یکی از سادهترین و در عین حال پیشرفتهترین مدهای تهویه غیرتهاجمی است که طراحی آن شبیه به مد SPONT میباشد.
در این مد، کنترل کامل تنفس در اختیار بیمار است؛ یعنی دستگاه هیچگونه تنفس اجباری اعمال نمیکند و حجم جاری (Tidal Volume) نیز مستقیماً تنظیم نمیشود.
به همین دلیل، این مد برای بیماران هوشیار، همکار و با تنفس خودبخودی مؤثر بسیار مناسب است. 🌬😌
با اینکه مد NIV مثل SPONT بر پایهی تنفسهای خودبخودی بنا شده، اما دو ابزار مهم در این مد وجود دارد که آن را هوشمندتر، کنترلشدهتر و ایمنتر میسازد:
حساسیت ورود به بازدم
این پارامتر مشخص میکند که دستگاه چه زمانی باید از فاز دم وارد فاز بازدم شود.
📉 زمانیکه جریان دم کاهش مییابد و به یک درصد خاص از ماکزیمم جریان میرسد، دستگاه بهصورت خودکار دم را پایان میدهد.
💡 فایده؟
✅ جلوگیری از طولانی شدن غیرضروری دم
✅ کاهش خستگی عضلات تنفسی
✅ بهبود تطابق بیمار با دستگاه
حداکثر زمان مجاز برای فاز دم
اگر بیمار نتواند دم را بهموقع تمام کند، دستگاه پس از گذشت مدت زمان تعیینشده در Ti Max، بهصورت خودکار وارد بازدم میشود.
💡 فایده؟
✅ جلوگیری از حبس هوا (Air Trapping)
✅ محافظت از ریه در برابر فشار بیش از حد
✅ کاهش تنش در بیماران خسته یا بیرمق
مد NIV با اینکه ساده بهنظر میرسد، اما با کمک ETS و Ti Max، میتواند تهویهای هوشمند، دقیق و سازگار با الگوی طبیعی تنفس بیمار فراهم کند. این مد گزینهای عالی برای بیمارانی است که:
تنفس خودبخودی دارند 👃
هوشیار و همکار هستند 🧍♂️
نیاز به تهویه ایمن، بدون اعمال فشار اجباری دارند 💨
ETS یا حساسیت بازدمی یکی از پارامترهای مهم در مدهای خودبخودی مانند NIV و SPONT است که نقش آن تعیین لحظه پایان دم و ورود به بازدم در تنفسهای خودبخودی بیمار میباشد.
اگر تریگر (Trigger) تعیینکننده شروع دم باشد، ETS تعیینکننده شروع بازدم است.
یعنی:
📥 Trigger → آغاز دم
📤 ETS → آغاز بازدم
در حین دم، جریان هوا (Flow) با سرعت بالا به سمت ریه وارد میشود. اما وقتی ریه از هوا پر میشود، این جریان بهتدریج کاهش مییابد. ETS طوری تنظیم میشود که دستگاه به محض اینکه جریان دم به درصد مشخصی از ماکزیمم جریان کاهش پیدا کند، تشخیص دهد که دم تمام شده و دریچه بازدمی را باز کند تا بیمار وارد فاز بازدم شود.
مثلاً اگر ETS روی 25% تنظیم شده باشد، زمانیکه جریان دم به 25٪ مقدار اوج جریان اولیه برسد، دستگاه بهصورت خودکار وارد بازدم میشود.
✅ چون در تنفسهای خودبخودی، بیمار نمیتواند دقیقاً پایان دم را به دستگاه اعلام کند. بنابراین، اگر ETS درست تنظیم نشود:
🔸 خیلی زود بازدم شروع شود → حجم جاری کافی ایجاد نمیشود
🔸 خیلی دیر بازدم شروع شود → حبس هوا، ناراحتی، فایت با دستگاه
بنابراین، تنظیم دقیق ETS برای راحتی بیمار، افزایش سازگاری با دستگاه و تهویه مؤثر ضروری است.
Patient Trigger
تنفس با تلاش خود بیمار شروع میشود
Pressure Limit
فشار حمایتی (مانند PS) برای تأمین دم تا سطح مشخصی ادامه مییابد
Flow Cycle (ETS)
با رسیدن جریان دم به درصد مشخصی از پیک جریان، دستگاه وارد بازدم میشود
📍 در مقابل، در تنفسهای اجباری و کمکی، ورود به فاز بازدم بر اساس Time Cycle است، یعنی با رسیدن به زمان تعیینشده برای دم (Ti) بازدم آغاز میشود، نه بر اساس جریان.
در بیماران مختلف، میزان کاهش جریان در پایان دم متفاوت است. به همین دلیل:
در بیماران با ریههای سفت یا کمپلیانس پایین (مثل ARDS)، ممکن است لازم باشد ETS را روی درصد بالاتر تنظیم کنیم تا دم بهطور کامل انجام شود.
در بیماران با ریههای نرم و COPD، تنظیم روی درصد پایینتر ممکن است مناسبتر باشد تا دم کوتاهتر شود و از حبس هوا جلوگیری گردد.
در تهویه غیر تهاجمی، برخلاف تهویه تهاجمی که راه هوایی بیمار کاملاً بسته و کنترلشده است، نشتی هوا از اطراف ماسک یک چالش رایج و اجتنابناپذیر است. این نشتیها ممکن است باعث شوند که دستگاه، پایان دم را بهدرستی تشخیص ندهد، چون جریان دمی (Flow) به میزان کافی کاهش پیدا نمیکند.
در نتیجه، دستگاه همچنان دم را ادامه میدهد، در حالی که بیمار آماده بازدم است. این عدم هماهنگی میتواند منجر به بروز پدیدهای به نام Delay Cycling شود، یعنی تأخیر در ورود به بازدم.
در شرایطی که به دلیل نشتی زیاد، دستگاه نتواند پایان دم را از طریق کاهش Flow تشخیص دهد، Ti max وارد عمل میشود. این پارامتر یک سقف زمانی مشخص برای فاز دم تعریف میکند؛ یعنی:
⏳ اگر تا پایان زمان تعیینشده در Ti max، جریان دمی به مقدار لازم برای فعالشدن ETS نرسیده باشد،
✅ دستگاه بهطور خودکار دم را قطع کرده و وارد بازدم میشود.
جلوگیری از طولانی شدن غیرطبیعی دم
کاهش فایت بیمار با ونتیلاتور
پیشگیری از حبس هوا و احساس خفگی
افزایش سازگاری بیمار با دستگاه
📌 درواقع Ti max نوعی "ترمز اضطراری" برای پایان دم است؛ مخصوصاً در مواردی که نشتی زیاد اجازه عملکرد صحیح به ETS را نمیدهد.
مقدار پیشنهادی اولیه برای Ti max معمولاً ۱.۵ ثانیه است.
اما برای تنظیم دقیقتر، میتوان بر اساس مدت دم طبیعی بیمار آن را محاسبه کرد:
✍️ فرمول ساده تنظیم:
Ti max = 1.25 × Time of Patient’s Inspiratory Phase
مثال:
اگر زمان دم بیمار = 1 ثانیه باشد،
✅ Ti max = 1.25 ثانیه
یعنی حتی اگر نشتی وجود داشته باشد و جریان کاهش نیابد، پس از 1.25 ثانیه، دستگاه دم را قطع کرده و وارد بازدم میشود.
Ti max باید نه آنقدر کوتاه باشد که حجم کافی تحویل داده نشود، و نه آنقدر طولانی که بیمار احساس ناراحتی یا خفگی کند.
این پارامتر بهویژه در بیماران مبتلا به نارسایی تنفسی حاد، COPD، یا در هنگام شروع NIV بسیار کمککننده است و نقش کلیدی در تطابق بیمار با ونتیلاتور دارد.
ETS، همانطور که گفته شد، تعیینکنندهی زمان پایان فاز دم در تنفسهای خودبخودی است. تنظیم عدد مناسب برای ETS باید کاملاً متناسب با ویژگیهای ریه بیمار باشد؛ چرا که تنظیم نادرست این عدد میتواند باعث مشکلات جدی در هماهنگی بیمار و ونتیلاتور شود، مثل:
شروع زودهنگام بازدم ❌
طولانی شدن بیشازحد دم ❌
double triggering 🔁
delay cycling 🕒
و در نهایت، فایت بیمار با دستگاه 🤕
در ادامه، تنظیم ETS در سه گروه اصلی از بیماران را بررسی میکنیم:
در بیمارانی که ریه سالم دارند و کمپلیانس طبیعی است، جریان دم بهصورت طبیعی کاهش مییابد و نیازی به تغییرات خاص نیست.
✅ تنظیم پیشنهادی: ETS = ۲۵٪
این عدد اجازه میدهد که دم به اندازه کافی ادامه یابد و سپس در زمان مناسب وارد بازدم شود.
در این بیماران، ریهها سفت هستند و برای رسیدن به حجم مناسب نیاز به دم طولانیتر وجود دارد. اگر ETS را زیاد تنظیم کنیم، دستگاه زودتر از نیاز بیمار وارد بازدم میشود و این باعث نفسهای پشتسرهم یا Double Triggering میشود. بیمار احساس نارضایتی کرده و یک دم دیگر پشت سر دم ناقص قبلی انجام میدهد.
✅ تنظیم پیشنهادی: ETS = ۱۰ تا ۱۵٪
این عدد کمک میکند تا دستگاه دم را تا زمانی که بیمار نیاز دارد ادامه دهد، و از شروع زودهنگام بازدم جلوگیری کند.
در این بیماران، اگرچه کمپلیانس بالا است، ولی به دلیل افزایش مقاومت راه هوایی بازدمی، به زمان بازدمی طولانیتری نیاز دارند. اگر ETS را پایین تنظیم کنیم، دستگاه دیر وارد بازدم میشود و بیمار دچار delay cycling میشود؛ یعنی دستگاه اجازه پایان دم را نمیدهد، در حالیکه بیمار میخواهد نفس را تمام کند. نتیجه؟ فایت با دستگاه و ناراحتی تنفسی شدید.
✅ تنظیم پیشنهادی: ETS = ۴۰ تا ۵۰٪
این عدد باعث میشود که دستگاه زودتر وارد بازدم شود، زمان دم کوتاهتر و در نتیجه بازدم طولانیتر شود که دقیقاً همان چیزی است که بیماران COPD به آن نیاز دارند.
تنظیم ETS باید:
بر اساس نوع بیماری ریوی باشد
پس از ارزیابی تنفس بیمار و مشاهده الگوی فلو انجام شود
با بازخورد بیمار و بررسی گازهای خون یا نمودارهای ونتیلاتور اصلاح شود
این پارامتر به ظاهر ساده، در عمل میتواند تفاوت بین یک NIV موفق و یک تجربه ناراحتکننده و پرخطر را رقم بزند.
مد CPAP یکی از سادهترین و ایمنترین مدهای تهویه غیرتهاجمی است که در آن دستگاه فقط یک فشار مثبت ثابت و مداوم را در طول دم و بازدم فراهم میکند. این فشار پیوسته به باز نگه داشتن راههای هوایی و بهبود تبادل اکسیژن کمک میکند.
در این مد:
فقط یک سطح فشار اعمال میشود (مثلاً CPAP = 10 cmH₂O)
این فشار برابر است با EPAP یا PEEP
IPAP تنظیم نمیشود، بنابراین هیچ حجمی به بیمار داده نمیشود
💡 یعنی:
🔹 اکسیژناسیون ↑
🔹 PaO₂ و SpO₂ ↑
🔹 ولی PaCO₂ تغییری نمیکند
🔹 تهویه (Ventilation) صورت نمیگیرد
مد CPAP زمانی استفاده میشود که بیمار فقط در اکسیژناسیون دچار مشکل باشد و نیازی به حمایت در تهویه نداشته باشد. یعنی بیمار:
تنفس خودبخودی مؤثر دارد
دچار هیپوکسمی بدون هیپوونتیلاسیون است
ریههایش حجمپذیری مناسبی دارند
برای اینکه بتوان CPAP را با اطمینان انتخاب کرد، بیمار باید شرایط زیر را داشته باشد:
نداشتن دیسترس تنفسی
عدم استفاده از عضلات فرعی تنفس
نداشتن تاکیپنه شدید
عدم وجود تنفس شکمی پاردوکسیکال
اگر هر یک از این علائم وجود داشته باشد، بیمار نیاز به مدهای پیشرفتهتری مانند BiLevel خواهد داشت.
یکی از کاربردهای بسیار رایج و کلاسیک مد CPAP، در بیماران مبتلا به آپنه انسدادی خواب (OSA) است. این بیماران در هنگام خواب دچار انسداد موقت راه هوایی میشوند و فشار مثبت مداوم CPAP میتواند از بستهشدن راه تنفس جلوگیری کرده و کیفیت خواب و اکسیژناسیون را بهبود دهد.
در تصویری که از مد CPAP نشان داده شده، مقدار فشار روی CPAP = 10 cmH₂O تنظیم شده است.
یعنی در تمام لحظات دم و بازدم، دستگاه این فشار مثبت را حفظ میکند.
فقط برای اصلاح اکسیژناسیون استفاده میشود
در بیماران دارای تهویه مناسب، بدون دیسترس
هیچ کمکی به حذف CO₂ یا افزایش حجم جاری نمیکند
مد ایدهآل برای OSA و ادم ریه کاردیوژنیک
مد CMV یکی از مدهای پایه در تهویه مکانیکی است که در آن تمام تنفسها توسط ونتیلاتور ایجاد و کنترل میشود. در این مد، بیمار هیچ نقشی در شروع یا پایان تنفس ندارد و تمامی مراحل دم و بازدم با زمانبندی مشخص از طرف دستگاه انجام میگیرد.
در تهویه غیر تهاجمی، هدف اصلی حفظ تنفس خودبخودی بیمار، حفظ سطح هوشیاری و تطابق طبیعی با دستگاه است. اما مد CMV دقیقاً بر خلاف این اصول عمل میکند:
دستگاه بهطور کامل تنفس را کنترل میکند
بیمار نمیتواند نفس بکشد یا دم را آغاز کند
برای جلوگیری از فایت بیمار با دستگاه، باید از داروهای سداتیو یا شلکننده عضلانی استفاده شود 😴💉
نیاز به راه هوایی مصنوعی دارد (مثل لوله تراشه)، در حالیکه در NIV از ماسک استفاده میشود
از آنجاییکه در NIV نمیتوان از داروهای خوابآور یا فلجکننده استفاده کرد، و بیمار باید هوشیار و دارای تنفس خودبخودی باشد، استفاده از مد CMV نهتنها مؤثر نیست بلکه میتواند خطرناک باشد.
به همین دلیل، مد CMV برای تهویه غیر تهاجمی توصیه نمیشود و جایگاهی در پروتکلهای NIV ندارد.
مد ACV یا همان Assist-Control، یکی از مدهای پایه در تهویه مکانیکی است که شامل دو نوع تنفس میشود:
تنفس اجباری که بهطور کامل توسط دستگاه آغاز و پایان مییابد
تنفس کمکی که بیمار آن را آغاز میکند (تریگر)، اما پایان آن نیز توسط دستگاه کنترل میشود
در تهویه غیرتهاجمی (NIV)، ما به دنبال حفظ آزادی تنفس خودبخودی بیمار هستیم. اما در مد ACV، تنها چیزی که در اختیار بیمار قرار دارد شروع تنفس کمکی است.
پایان دم همیشه توسط ونتیلاتور انجام میشود، چه در تنفسهای اجباری و چه در تنفسهای کمکی.
⛔ این موضوع میتواند باعث نارضایتی بیمار، فایت با دستگاه، و احساس خفگی شود، بهویژه اگر بیمار بخواهد دم را زودتر تمام کند اما ونتیلاتور اجازه ندهد.
مد ACV بیشتر در شرایطی استفاده میشود که:
تنفسهای خودبخودی بیمار کافی نیستند
نیاز است که تهویهای با حجم مشخص و یکسان برای هر نفس انجام شود
معمولاً در بیماران با آتلکتازی شدید یا پس از جراحیهای بزرگ
در این مد، با تنظیم تعداد تنفس اجباری (Rate) و زمان دم (I:E)، میتوان تهویهای دقیق و یکنواخت به بیمار ارائه داد.
تنفسهای اجباری تنها در صورتی به بیمار داده میشود که تعداد تنفسهای خودبخودی او از Rate تنظیمی کمتر باشد. اگر بیمار بیش از مقدار تنظیمشده نفس بکشد، دستگاه دیگر تنفس اجباری نمیدهد و فقط با تنفسهای کمکی ادامه میدهد.
📍 مثلاً اگر Rate = 12 تنظیم شده باشد و بیمار فقط 8 بار در دقیقه نفس بکشد، دستگاه 4 نفس اجباری به او اضافه میکند تا به 12 برسد. اما اگر بیمار خودش 15 بار نفس بکشد، هیچ نفس اجباری داده نمیشود.
اگر از مد ACV در NIV استفاده شد و بیمار تحمل نداشت یا دچار فایت با دستگاه شد، بهتر است به مدی تغییر یابد که به بیمار استقلال بیشتری بدهد، مانند SPONT-ST یا BiLevel.
در شرایطی که بیمار بهبود یافته و کنترل بیشتری دارد، میتوان تعداد تنفسهای تنظیمشده در ونتیلاتور را کاهش داد تا تمام تنفسها از نوع کمکی شوند و در نهایت بیمار به مد کاملاً خودبخودی منتقل گردد.
مد ACV به دلیل کنترل کامل پایان دم توسط دستگاه، در NIV کاربرد محدودی دارد
مناسب برای بیماران ناپایدار با نیاز به تهویه دقیق و با حجم مشخص
در صورت فایت بیمار، باید سریعاً به مدهای انعطافپذیرتر تغییر داده شود
استفاده در NIV فقط در شرایط خاص و با نظارت شدید توصیه میشود
مد SIMV یکی از مدهای کلاسیک در تهویه مکانیکی است که در آن سه نوع تنفس وجود دارد:
تنفسهای اجباری
تنفسهای کمکی
تنفسهای خودبخودی
در نگاه اول ممکن است این تنوع، نقطه قوت این مد باشد، اما در فضای تهویه غیر تهاجمی (NIV)، استفاده از مد SIMV رایج نیست و فقط در شرایط خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
در این مد، ونتیلاتور در زمانهای مشخصی تنفس اجباری اعمال میکند، اما در فواصل بین این تنفسهای اجباری، بیمار مجاز است خودبخود تنفس کند.
در صورتی که بیمار درست در زمان مناسب با ونتیلاتور هماهنگ شود، تنفسهایش از نوع کمکی محسوب میشوند.
اما اگر عدم هماهنگی ایجاد شود، بهویژه اگر بیمار در حین دم اجباری، تلاش برای دم خودبخودی کند، فایت با دستگاه اتفاق میافتد.
با اینکه نسبت به مد AC، بیمار در SIMV آزادی بیشتری دارد (به دلیل وجود تنفسهای خودبخودی)، اما همچنان تنفسهای اجباری تحمیل میشوند و هماهنگی دقیق بیمار با دستگاه ضروری است.
چالش اصلی این مد در NIV، همزمانی نامناسب تنفس اجباری و خودبخودی است. اگر بیمار:
در بازدم تنفس اجباری تنفس کند → تبدیل به تنفس کمکی میشود ✅
اما اگر در دم تنفس اجباری تنفس کند → دستگاه آن را سرکوب میکند ❌ و فایت رخ میدهد
این ناهمخوانی باعث میشود که بیمار احساس ناراحتی کرده و همکاریاش با دستگاه کاهش یابد.
برای کاهش این مشکل در صورت اجبار به استفاده از SIMV:
تعداد تنفسهای اجباری را کاهش دهید
🔹 تا بیمار فرصت بیشتری برای تنفس خودبخودی داشته باشد
زمان دم تنفسهای اجباری را کوتاهتر کنید
🔹 تا همپوشانی با تنفسهای خودبخودی کمتر شود
زمان بازدم را افزایش دهید
🔹 تا تنفسهای خودبخودی در زمان مناسبتری اتفاق بیفتند و بهتر با ونتیلاتور سینک شوند
📌 تنظیم دقیق پارامتر ETS نیز در این مد برای پایان صحیح دم خودبخودی اهمیت بالایی دارد.
SIMV مد مناسبی برای استفاده روتین در NIV نیست
فقط در شرایطی که نیاز به پشتیبانی بخشی از تهویه داریم، و بیمار در حال بهبود است، میتواند مفید باشد
در صورت بروز فایت، باید به مدهایی با آزادی بیشتر برای بیمار مانند SPONT-ST یا BiLevel تغییر داد
مد BILEVEL یکی از شایعترین و مؤثرترین مدهای تهویه غیر تهاجمی است. این مد هم به اکسیژناسیون و هم به تهویه کمک میکند، چون در آن دو سطح فشار بهصورت جداگانه تنظیم میشود:
فشار پایین در بازدم (EPAP):
همان PEEP یا CPAP است که در زمان بازدم اعمال میشود و به باز ماندن آلوئولها و بهبود اکسیژناسیون (SpO₂/Pao₂) کمک میکند.
فشار بالا در دم (IPAP):
فشار حمایتی در زمان دم است که برابر است با:
در تنفس خودبخودی: IPAP = PS + PEEP
در تنفس اجباری: IPAP = PC + PEEP
این فشار باعث افزایش حجم جاری (Vt) و کمک به دفع CO₂ (بهبود PaCO₂) میشود.
اختلاف بین IPAP و EPAP تعیینکنندهی حجم هوایی است که به ریه وارد میشود.
هرچه این اختلاف بیشتر باشد:
✅ حجم جاری افزایش مییابد
✅ تهویه بهتر انجام میشود
✅ PaCO₂ کاهش مییابد
اما اگر کمپلیانس ریه بهتر باشد، نیاز به اختلاف فشار زیاد نیست، چون حجمپذیری ذاتی ریه بالاست. در مقابل، در بیماران با ریههای سفت یا خسته، نیاز به اختلاف فشار بالاتر داریم.
مد BILEVEL برای بیمارانی مناسب است که:
دچار نارسایی تنفسی ترکیبی (اکسیژناسیون و تهویه) هستند
تلاش تنفسی ناکافی دارند
یا از مدهای خودبخودی (مثل SPONT یا NIV Mode) پاسخ کافی نمیگیرند
برخلاف مد SPONT که فقط فشار حمایتی میدهد و هیچ تنفس اجباری ندارد، در BILEVEL میتوان تعداد تنفسهای اجباری را هم تنظیم کرد.
از نظر ساختار شبیه SIMV فشاری است، اما هماهنگی بیمار با دستگاه در BILEVEL بسیار بهتر است؛ چون بیمار میتواند حتی در حین تنفس اجباری دستگاه، تنفس خودبخودی داشته باشد، بدون اینکه فایت پیش بیاید.
عدم فایت بیمار با دستگاه در هنگام تنفس همزمان
هماهنگی کامل در دم و بازدم
قابل تنظیم بودن تعداد تنفس اجباری + فشارها بهصورت مستقل
📌 بنابراین، اگر در NIV نیاز به مدی داشته باشیم که هم فشار حمایتی بدهد، هم تنفس اجباری داشته باشد، استفاده از BILEVEL بهمراتب ایمنتر، سازگارتر و راحتتر از SIMV است.
EPAP: برای شروع ۴ تا ۵ سانتیمتر آب
IPAP: بر اساس نیاز بیمار، با اختلاف ۸ تا ۱۰ سانتیمتر نسبت به EPAP
تعداد تنفس اجباری (Backup RR):
برای شروع ۵ تا ۶ تنفس در دقیقه
اگر بیمار از عضلات فرعی تنفس استفاده میکند یا تهویه کافی نیست، این عدد را میتوان افزایش داد (مثلاً تا ۱۰–۱۲)
BILEVEL یک مد بسیار قوی و منعطف است که میتواند بهطور همزمان باعث افزایش SpO₂ و کاهش PaCO₂ شود
انتخابی عالی برای بیماران COPD، نارسایی حاد تنفسی، یا بیمارانی که به مدهای ساده پاسخ نمیدهند
بهترین گزینه در بین مدهای غیرخودبخودی، مخصوصاً در شرایطی که هدف ما افزایش حجم جاری و تهویه مؤثر است
پس از انتخاب مد مناسب و تنظیم پارامترهای اولیه، مرحلهای بسیار حساس آغاز میشود:
پایش مستمر و دقیق بیمار در ساعتهای اولیه برای ارزیابی پاسخ به NIV و اصلاح بهموقع تنظیمات.
در یک تا دو ساعت اول پس از اتصال بیمار به ونتیلاتور، بیمار باید بهطور دقیق و لحظهای پایش شود. در این بازهی زمانی:
اگر پاسخ بالینی و آزمایشگاهی بیمار مثبت باشد، پیشبینی میشود که NIV موفق خواهد بود ✅
در برخی موارد (مثلاً هیپرکاپنی شدید)، ممکن است زمان بیشتری برای بهبود وضعیت اسید-باز مورد نیاز باشد ⏳
1. علائم بالینی:
تاکیپنه (RR > 24)
رتراکشن و استفاده از عضلات فرعی تنفس
برجسته شدن وریدهای گردنی
پاردوکس شکمی (حرکت ناهماهنگ قفسه سینه و شکم)
2. علائم فرابالینی:
میزان SpO₂ روی مانیتور
آنالیز گازهای خون شریانی (ABG):
ارزیابی PaCO₂ و PaO₂
بررسی pH و روند اصلاح اسیدوز تنفسی
🔧 برای بهبود تهویه و افزایش دفع CO₂، لازم است IPAP افزایش داده شود، چرا که:
IPAP حجم جاری را افزایش میدهد
IPAP باعث افزایش تهویه آلوئولی و در نتیجه کاهش PaCO₂ میشود
📈 افزایش IPAP باید به صورت تدریجی و با گامهای ۲ cmH₂O انجام شود
🎯 حداکثر مقدار مجاز IPAP: ۲۰ تا ۲۵ cmH₂O
⚠️ نکات ایمنی در افزایش IPAP:
فشار بیشازحد باعث اتساع معده، ناراحتی بیمار، نشتی ماسک، و فایت با ونتیلاتور میشود
برای افزایش حمایت تنفسی بدون فشار زیاد، میتوان تعداد تنفس اجباری را نیز بالا برد
علاوه بر بهبود حجم جاری، افزایش IPAP باعث بالا رفتن فشار متوسط راه هوایی (MAP) شده و به بهبود اکسیژناسیون نیز کمک میکند.
اگر SpO₂ پایین باقی بماند علیرغم IPAP مناسب، لازم است:
EPAP را نیز افزایش دهیم
افزایش با گامهای ۲ cmH₂O انجام شود
حداکثر EPAP تا ۱۰–۱۵ cmH₂O
📌 نکته بسیار مهم بالینی:
🔺 مجموع IPAP و EPAP نباید از ۳۰ cmH₂O بیشتر شود
چرا که این عدد معادل فشار پلاتو در ریه است، و عبور از آن ممکن است باعث باروتروما (پارگی یا آسیب به بافت ریه) گردد 🚫
هرچه این اختلاف بیشتر باشد → حجم جاری بیشتر → دفع CO₂ بهتر
در بیماران با کمپلیانس خوب، اختلاف فشار کمتری کافی است
در ریههای سفت و پرمقاومت، اختلاف بیشتری نیاز است
FiO₂ را بر اساس میزان SpO₂ تنظیم میکنیم
🎯 هدف: حفظ SpO₂ در محدودهی ۹۰ تا ۹۲ درصد
Backup RR (تعداد تنفس پشتوانه):
اگر بیمار هنوز از عضلات فرعی استفاده میکند یا تهویه کافی نیست، باید این مقدار افزایش یابد تا حمایت بیشتری توسط ونتیلاتور فراهم شود
مانیتورینگ دقیق در دو ساعت اول کلید موفقیت یا شکست NIV است
تنظیمات باید پویا، تدریجی و بر اساس پاسخ بیمار انجام شود
اگر وضعیت بیمار پایدار شود، میتوان به سمت کاهش تدریجی پارامترها و جداسازی از ونتیلاتور پیش رفت
دو ساعت اول بعد از شروع NIV، مرحلهی طلایی ارزیابی پاسخ بیمار است. بررسی دقیق علائم بالینی و نتایج آزمایشهای ABG در این بازه، به ما کمک میکند بفهمیم آیا درمان بهدرستی در حال پیشرفت است یا نیاز به مداخله بیشتر داریم.
🔍 علائم بالینی مثبت (نشانه کاهش کار تنفسی):
👃 کاهش تاکیپنه (کاهش نرخ تنفس به زیر ۲۴)
💪 کاهش رتراکشن عضلات فرعی
😌 کاهش تنفس شکمی پارادوکسی
این علائم نشان میدهند که بیمار راحتتر نفس میکشد و از خستگی تنفسی خارج شده است.
📊 شاخصهای فرابالینی مثبت (بر اساس ABG):
📉 کاهش PaCO₂ بیش از ۸ mmHg
📈 افزایش pH بیش از ۰٫۰۶ واحد
این تغییرات نشاندهنده بهبود تهویه و اصلاح اسیدوز تنفسی هستند.
📌 اگر این بهبودها طی دو ساعت مشاهده شدند، پیشبینی میشود که NIV موفق باشد و ادامه یابد.
وقتی NIV شکست میخورد و نیاز به ورود تهاجمی داریم ⛔
در صورت مشاهدهی هر یک از شرایط زیر، تهویه غیر تهاجمی باید متوقف شده و بیمار فوراً اینتوبه شود:
🧪 تشدید اسیدوز تنفسی:
pH کمتر از 7.25
PaCO₂ بیشتر از 80 mmHg
🩸 کاهش اشباع اکسیژن (SpO₂):
علیرغم تنظیم صحیح FiO₂ و فشارها
🫁 تاکیپنه شدید:
بیش از 30 تنفس در دقیقه که پایدار میماند
💓 نابسامانی همودینامیک:
افت فشار خون، تاکیکاردی شدید یا بیثباتی
🧠 کاهش سطح هوشیاری:
پاسخدهی پایین، عدم همکاری، خطر آپنه
💦 ناتوانی در تخلیه ترشحات:
افزایش خطر آسپیراسیون و انسداد راه هوایی
در مواجهه با بیمار تحت NIV، هر تأخیر در تصمیمگیری برای اینتوباسیون در صورت شکست درمان میتواند منجر به عوارض جدی، تشدید نارسایی تنفسی و حتی مرگ بیمار شود.
همیشه آماده باشید تا در صورت نیاز، بهموقع و با قاطعیت اقدام به تغییر مسیر درمانی کنید.
درست مانند هر مداخله درمانی دیگر، تهویه غیرتهاجمی نیز ممکن است با عوارضی همراه باشد. این عوارض معمولاً مربوط به رابط (ماسک)، فشار مثبت یا فلوی بالای گاز هستند. با این حال، در صورتی که انتخاب بیمار صحیح باشد، تنظیمات بهدرستی انجام شوند و پایش مستمر و دقیق صورت گیرد، اغلب این عوارض قابل پیشگیری هستند.
1. پنومونی آسپیراسیون 🫤
در بیماران ناتوان در سرفه مؤثر یا حفظ راه هوایی ممکن است رخ دهد.
✅ پیشگیری با:
انتخاب دقیق بیمار
در برخی موارد استفاده از NG Tube برای تخلیه معده (مخصوصاً در تهوع و اتساع معده)
2. پنوموتوراکس 💨
بهویژه در صورت استفاده از فشارهای بالای IPAP یا EPAP رخ میدهد.
✅ با رعایت محدودیتهای فشار و پایش دقیق قابل پیشگیری است.
3. افت فشار خون 💓
در بیماران با کاهش حجم داخل عروقی یا اختلال عملکرد قلب ممکن است دیده شود.
✅ اجتناب از فشارهای بالا و حجمهای بیشازحد
1. نشتی و زخم فشاری اطراف ماسک 😵💫
نشتی هوا از اطراف ماسک ممکن است باعث تحریک چشم یا زخم پل بینی شود.
✅ پیشگیری با:
انتخاب سایز صحیح ماسک
فیکس صحیح
استفاده از ماسکهای ژلهای (Gel-filled)
پد محافظ بینی یا Nasal Pillow برای کاهش فشار موضعی (البته ممکن است سبب زخم سوراخ بینی شود)
2. خشکی دهان و بینی + احتقان بینی 🥴
به علت فلوی بالا یا نشتی از دهان ایجاد میشود.
✅ راهکارها:
استفاده از رطوبتدهنده (Humidifier)
آبرسانی بینی با سرم نمکی
در صورت نیاز، استفاده از ضداحتقان یا استروئید با نظر پزشک
در ماسک نازال با نشتی دهانی، استفاده از بند چانه یا جایگزینی با ماسک ارونازال
3. ناراحتی ناشی از قطعه دهانی 🗣
ممکن است باعث افزایش بزاق، تحریک دهان یا نشتی بینی شود.
✅ راهکار:
آموزش نحوه صحیح استفاده
استفاده از کلیپس بینی در صورت نیاز
تغییر رابط در صورت عدم تحمل
4. اتساع معده (Gastric Distention) 🤢
در اثر تهویه با فشار یا حجم بالا ایجاد میشود.
✅ راهکار:
کاهش فشارها
استفاده از داروی ضد نفخ مانند سایمتیکون
5. تشکیل پلاک موکوسی و انسداد راه هوایی 🧫
به علت رطوبت ناکافی، تخلیه ناکامل ترشحات یا فلوی بیشازحد اکسیژن
✅ راهکارها:
اطمینان از هیدراتاسیون و هیومیدیفیکیشن مناسب
تخلیه مکرر ترشحات
اجتناب از اکسیژن با دبی بالای بیش از ۲۰ لیتر در دقیقه
در بیماران نوروماسکولار: استفاده از Cough Assist یا برونکودیلاتور
در برخی بیماران، علیرغم استفاده صحیح از NIV، هیپوکسمی ادامهدار باقی میماند.
علل شایع:
تشکیل پلاک موکوسی
آژیتاسیون و فایت با ماسک
عدم تحمل ماسک
📌 اگر با تمام اقدامات حمایتی، هیپوکسی اصلاح نشود، ممکن است لازم باشد NIV قطع شده و تهویه تهاجمی آغاز شود.
بیشتر عوارض تهویه غیر تهاجمی:
قابل پیشبینی هستند
قابل پیشگیری هستند
با پایش دقیق، انتخاب مناسب بیمار و مراقبت صحیح از ماسک و فشارها میتوان از بروز آنها جلوگیری کرد
اما در صورتی که بیمار پاسخ ندهد یا عوارض تشدید یابند، باید بدون تأخیر تصمیم به تغییر مسیر درمانی گرفته شود.
در تهویه غیرتهاجمی (NIV)، تأمین رطوبت مناسب برای راه هوایی یکی از اقدامات کلیدی برای جلوگیری از عوارض و بهبود تطابق بیمار با ونتیلاتور است. خشکی راه هوایی، احتقان بینی و تشکیل ترشحات غلیظ از مشکلات شایع در بیماران تحت NIV هستند.
1️⃣ Heated Humidifier (HH)
🌡️ رطوبتدهنده گرم
✅ ایجاد رطوبت بالا و مؤثرتر نسبت به سایر روشها
✅ گزینهی ترجیحی در NIV بهویژه برای استفاده طولانیمدت
✅ کاهش خشکی دهان و بینی، احتقان، و تشکیل پلاک موکوسی
2️⃣ Heat and Moisture Exchanger (HME)
🧱 فیلتر رطوبتی
❌ در مقایسه با HH، رطوبت کمتری تولید میکند
❌ ممکن است باعث احتقان بینی و ناراحتی بیمار شود
❌ توصیه نمیشود در بیماران دارای:
ترشحات غلیظ و زیاد
هیپوترمی
تهویه با حجم جاری پایین (Low Vt)
استفاده همزمان HME و Humidifier ممنوع است
چون رطوبت اضافی از HH میتواند فیلتر HME را خیس کرده و باعث انسداد و افزایش مقاومت راه هوایی شود
حفظ تعادل بین آرامش و هوشیاری 🌙🧠
در حین NIV، ممکن است برخی بیماران به دلیل اضطراب، ترس از ماسک، یا فایت با ونتیلاتور، دچار بیقراری و آژیتاسیون شوند. اما برخلاف تهویه تهاجمی، در NIV نباید سطح هوشیاری بیمار به خطر بیفتد، چرا که:
🔸 بیمار باید تنفس خودبخودی و رفلکسهای محافظ راه هوایی را حفظ کند
🔸 استفاده از داروهای خوابآور قوی یا شلکنندهها مطلقاً ممنوع است ❌
استفاده از دوز بسیار پایین و کنترلشده از داروهای آرامبخش
انتخاب داروهایی که اثر کوتاهمدت و برگشتپذیر دارند
پایش مستمر سطح هوشیاری بیمار الزامی است
فقط در صورت ضرورت و در محیط تحتنظر (ICU یا اورژانس) مجاز است
🔹 برای مرطوبسازی بهتر است همیشه از رطوبتدهنده گرم (HH) استفاده شود
🔹 HME فقط در شرایط خاص و نه بهصورت روتین توصیه میشود
🔹 آرامسازی در NIV باید محدود، هدفمند و با حفظ کامل سطح هوشیاری باشد
در حین NIV، ممکن است برخی بیماران به دلیل اضطراب، ترس از ماسک، یا فایت با ونتیلاتور، دچار بیقراری و آژیتاسیون شوند. اما برخلاف تهویه تهاجمی، در NIV نباید سطح هوشیاری بیمار به خطر بیفتد، چرا که:
🔸 بیمار باید تنفس خودبخودی و رفلکسهای محافظ راه هوایی را حفظ کند
🔸 استفاده از داروهای خوابآور قوی یا شلکنندهها مطلقاً ممنوع است ❌
استفاده از دوز بسیار پایین و کنترلشده از داروهای آرامبخش
انتخاب داروهایی که اثر کوتاهمدت و برگشتپذیر دارند
پایش مستمر سطح هوشیاری بیمار الزامی است
فقط در صورت ضرورت و در محیط تحتنظر (ICU یا اورژانس) مجاز است
🔹 برای مرطوبسازی بهتر است همیشه از رطوبتدهنده گرم (HH) استفاده شود
🔹 HME فقط در شرایط خاص و نه بهصورت روتین توصیه میشود
🔹 آرامسازی در NIV باید محدود، هدفمند و با حفظ کامل سطح هوشیاری باشد
برخلاف تهویه تهاجمی که جداسازی بیمار بهصورت حاد و سریعتر صورت میگیرد، در NIV برخی بیماران نیاز به مدت زمان بیشتری برای پاسخ کامل به درمان دارند، و فرآیند جداسازی باید تدریجی و دقیق باشد.
1. بیماران با آپنه انسدادی خواب (OSA) 😴
نیازمند تمرکز بر رفع علائم مزمن هیپوونتیلاسیون هستند مانند:
خوابآلودگی روزانه
سردرد صبحگاهی
خستگی مزمن
تنگی نفس در طول روز
2. بیماران با هیپوکسی مزمن و علائم قلبی – ریوی ❤️🫀
مانند:
بزرگی کبد
اتساع وریدهای گردنی
ادم محیطی
✅ در این بیماران ممکن است رفع علائم چند روز تا چند هفته طول بکشد. در این مدت، باید روی افزایش تحمل بیمار به ماسک و دستگاه تمرکز کرد.
🛠️ شروع با دورههای کوتاه NIV و افزایش تدریجی زمان، بهترین رویکرد در این بیماران است.
قبل از شروع فرآیند جداسازی، وضعیت بیمار باید از نظر چند شاخص حیاتی ارزیابی شود:
🫁 تعداد تنفس: بین 12 تا 22 در دقیقه
🌬 اشباع اکسیژن (SpO₂): بیش از 90٪ با حداقل FiO₂ ممکن
❤️ همودینامیک پایدار:
فشار خون مناسب
ضربان قلب بین 50 تا 120 ضربه در دقیقه
حداقل نیاز به اینوتروپها
🧪 PH بالای 7.25
🔧 تنظیمات حمایتی در کمترین سطح:
IPAP زیر 10 cmH₂O
با حجم جاری حداقل ۵ cc/kg
1️⃣ کاهش تدریجی فشار تنظیمی
🌀 در این روش، بهمرور مقادیر IPAP و EPAP کاهش مییابد تا بیمار بخش بیشتری از کار تنفسی را خود انجام دهد.
وقتی فشارها به سطح حداقل رسیدند، دستگاه قطع میشود.
2️⃣ افزایش تدریجی زمان جداسازی
⏱️ بهمحض پایداری شرایط، NIV برای مدت کوتاهی قطع شده و به بیمار اکسیژن مکمل داده میشود.
👀 در این زمان، بیمار باید دقیق از نظر علائم خستگی یا دیسترس تنفسی مانیتور شود.
در صورت تحمل مناسب، این دورههای قطع NIV طولانیتر میشوند. در صورت نارسایی، دوباره NIV از سر گرفته میشود.
3️⃣ ترکیبی از هر دو روش بالا
📌 در بسیاری از بیماران، استفاده همزمان از کاهش فشار و افزایش زمان جداسازی، بهترین و مؤثرترین راه است.
🔹 جداسازی موفق از NIV نیازمند شناخت دقیق بیمار، ارزیابی مستمر وضعیت بالینی و تنظیم فردمحور است.
🔹 باید حوصله، انعطاف و تخصص را همزمان به کار گرفت تا بیمار بدون بازگشت علائم تنفسی، به تنفس مستقل بازگردد.