در این فصل به بررسی دقیق و گامبهگام تنظیم پارامترهای کلیدی در ونتیلاتور RESPINA.P1 میپردازیم. هدف این است که درمانگر بتواند بر اساس وضعیت بیمار، تهویهای امن، مؤثر و قابل تطبیق با شرایط بالینی فراهم کند. تمام این تنظیمات از طریق صفحه لمسی قابل انجاماند و مقادیر پیشنهادی اولیه نیز بر اساس وزن ایدهآل بیمار و وضعیت بیماری در ادامه ذکر شدهاند.
تعریف:
مقدار هوایی که در هر دم توسط ونتیلاتور به ریه وارد میشود.
چرا مهم است؟
حجم جاری بیش از حد میتواند باعث آسیب فشاری به ریه (volutrauma) شود و حجم کم نیز منجر به تهویه ناکافی و افزایش CO₂ میگردد.
مقدار پیشنهادی:
۶ تا ۸ میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم وزن ایدهآل بدن (IBW)
مثلاً برای فردی با وزن ایدهآل ۷۰ کیلوگرم → Vt ≈ 420–560 mL
نکات تنظیم:
برای بیماران ARDS یا آسیب ریوی: حجم جاری پایینتر (۶ mL/kg)
برای بیماران بدون آسیب ریوی: حجم بالاتر تا ۸ mL/kg مجاز است
تغییرات Vt را حتماً با فشار پیک (PIP) و Plateau مقایسه کنید تا از آسیب جلوگیری شود.
تعریف:
تعداد دفعاتی که ونتیلاتور در هر دقیقه دم تحمیل میکند.
چرا مهم است؟
RR بر تهویه دقیقهای (Minute Ventilation) و میزان حذف CO₂ تأثیر مستقیم دارد.
مقدار پیشنهادی:
بزرگسالان: ۱۲–۲۰ تنفس در دقیقه
بیماران با CO₂ بالا: میتوان تا ۲۵ نیز افزایش داد
بیماران COPD یا خطر پنوموتوراکس: RR کمتر برای جلوگیری از حبس هوا (air trapping)
نکات تنظیم:
افزایش RR در بیماران هایپرکاپنیک (PaCO₂ بالا) مفید است
کاهش RR برای بیماران با خستگی تنفسی یا ریسک overventilation
در تنظیم RR باید I:E Ratio و Ti نیز در نظر گرفته شود
تعریف:
مقدار نیرویی که بیمار باید برای شروع یک تنفس ایجاد کند (در حالتهای حمایتی مثل PSV یا SIMV)
چرا مهم است؟
تنظیم حساسیت مناسب، باعث هماهنگی بهتر بیمار با دستگاه میشود و احساس ناراحتی یا خستگی ناشی از مقاومت در برابر تنفس را کاهش میدهد.
انواع Trigger:
فشاری (Pressure Trigger): معمولاً بین –1 تا –2 cmH₂O
جریانی (Flow Trigger): معمولاً بین 1 تا 3 لیتر در دقیقه
نکات تنظیم:
حساسیت خیلی پایین: دستگاه ممکن است بهاشتباه توسط نشت یا لرزش فعال شود (auto-triggering)
حساسیت خیلی بالا: بیمار ممکن است نتواند دستگاه را تحریک کند (ineffective triggering)
پیشنهاد: ابتدا Flow Trigger را روی 2 L/min تنظیم کنید، در صورت عدم تطابق به Pressure Trigger تغییر دهید.
تعریف:
درصد اکسیژن در هوای تحویلی به بیمار.
چرا مهم است؟
هدف حفظ اشباع اکسیژن خون در حد نرمال (SaO₂ > ۹۲٪) بدون ایجاد سمیت اکسیژنی (oxygen toxicity)
مقدار پیشنهادی:
شروع معمول با FiO₂=100٪ در شرایط بحرانی، سپس کاهش تدریجی
تنظیم بر اساس اسپو۲ و گازهای خون شریانی (ABG)
نکات تنظیم:
در بیماران پایدار: سعی شود FiO₂ به کمتر از ۶۰٪ برسد
در بیماران با ARDS یا نیاز بالا: ممکن است نیاز به FiO₂ بالا باقی بماند
هر زمان FiO₂ بالاست، باید با PEEP مناسب همراه شود تا آلوئولها باز بمانند
تعریف:
میزان فشاری که در پایان بازدم در راه هوایی باقی میماند تا آلوئولها باز بمانند.
چرا مهم است؟
افزایش PEEP باعث افزایش اکسیژناسیون، کاهش شانت و بازماندن آلوئولها میشود. ولی در عین حال ممکن است بر بازگشت وریدی و فشار خون تأثیر بگذارد.
مقدار پیشنهادی:
شروع معمول: ۵ cmH₂O
بیماران ARDS: ممکن است تا ۱۰–۱۵ cmH₂O یا بیشتر نیاز داشته باشند
نکات تنظیم:
PEEP بالا میتواند فشار داخل قفسه سینه را افزایش داده و بر عملکرد قلب اثر منفی بگذارد
در بیماران COPD باید با دقت بالا تنظیم شود تا موجب Hyperinflation نشود
برای کاهش FiO₂ بالا، افزایش تدریجی PEEP مؤثر است
تعریف:
نسبت زمانی بین فاز دمی (Inspiratory Time) و فاز بازدمی (Expiratory Time)
مقدار نرمال:
۱:۲ (یعنی بازدم دو برابر دم طول بکشد)
نکات تنظیم:
در بیماریهای انسدادی مثل COPD یا آسم: باید بازدم طولانیتر باشد → ۱:۳ تا ۱:۵
در ARDS یا بیماران ریستریکتیو: گاهی استفاده از نسبت معکوس ۲:۱ در شرایط خاص برای بهبود اکسیژناسیون
نسبت I:E بهشدت با RR، Ti و حجم جاری در ارتباط است. تنظیم یکی روی دیگری تأثیر دارد
هشدار:
نسبت نامناسب ممکن است باعث حبس هوا (auto-PEEP) یا تهویه ناکافی شود
با درک و تسلط بر این پارامترها، پرستار ICU یا درمانگر تنفسی میتواند بر اساس شرایط لحظهای بیمار، تنظیمات دقیق، علمی و ایمن را روی ونتیلاتور RESPINA.P1 انجام دهد. در فصل بعد، کاربرد این تنظیمات را در شرایط بالینی ویژه بهصورت عملی بررسی میکنیم.