تهویه مکانیکی تهاجمی به نوعی از حمایت تنفسی گفته میشود که در آن، یک راه هوایی مصنوعی مانند لوله تراشه (Endotracheal Tube) یا تراکئوستومی از طریق دهان، بینی یا گردن بهصورت مستقیم وارد نای بیمار میشود و سپس به دستگاه ونتیلاتور متصل میگردد.
❗ این روش زمانی استفاده میشود که بیمار نتواند بهصورت مؤثر و پایدار نفس بکشد و نیاز به کنترل دقیق بر تهویهی ریوی دارد.
نارسایی حاد تنفسی (ARDS، پنومونی شدید، ادم ریه)
پس از ایست قلبی یا تنفسی
در طی بیهوشی عمومی برای جراحیهای بزرگ
کاهش سطح هوشیاری (کما، صدمات مغزی)
بیماریهای عصبی عضلانی مانند گیلنباره یا میاستنی گراویس
تضمین کنترل کامل بر تبادل گازها (O₂ و CO₂)
امکان اعمال فشار و حجم دقیق و قابل تنظیم
اجازهی اجرای تنظیمات پیشرفته مانند PEEP و کنترل فشار
افزایش خطر عفونت، بهویژه پنومونی مرتبط با ونتیلاتور (VAP)
آسیب به بافت راه هوایی (در اثر لولهگذاری طولانیمدت)
نیاز به مراقبت دقیق و تخصصی
احتمال وابستگی به ونتیلاتور در صورت عدم برنامهریزی مناسب برای جداسازی (Weaning)
وقتی یک بیمار به ونتیلاتور وصل میشه، باید بین تنفسهای طبیعی بدن و عملکرد دستگاه هماهنگی کامل وجود داشته باشه.
برای ایجاد این هماهنگی، مجموعهای از متغیرها تعریف شدن که بهشون میگیم متغیرهای فازی یا فازهای تنفسی.
این متغیرها تعیین میکنن که:
کی دم شروع بشه
تا کجا ادامه پیدا کنه
چطور تموم بشه و بازدم آغاز بشه
بازدم چطور و تا کجا ادامه پیدا کنه
حالا بریم با هم این متغیرها رو یکییکی بررسی کنیم:
این متغیر تعیین میکنه چه کسی یا چه چیزی باعث شروع دم بشه:
🔹 Time Triggering (شروع توسط ونتیلاتور):
وقتی ونتیلاتور خودش طبق یک زمانبندی مشخص، شروع به دم میکنه.
مثلاً اگه RR روی ۱۰ تنظیم باشه، هر ۶ ثانیه یک نفس کامل به بیمار میده.
🔹 Patient Triggering (شروع توسط بیمار):
اگر بیمار تلاش کنه نفس بکشه (مثلاً قفسه سینهشو کمی منقبض کنه)، ونتیلاتور اون تلاش رو تشخیص میده و کمکش میکنه تا دم کامل انجام بشه.
📌 نکته مهم: تنظیم درست حساسیت تریگر باعث میشه دستگاه سریع تلاش بیمار رو بفهمه و باهاش هماهنگ بشه، در غیر این صورت بیمار با دستگاه فایت میکنه!
این متغیر مشخص میکنه دم تا چه حدی مجاز به ادامه دادنه؛ یعنی:
آیا محدودیت بر اساس حجمه یا فشار؟
🔹 در مد حجمی (Volume-Controlled):
وقتی حجم مشخصشده (مثلاً ۴۵۰ میلیلیتر) وارد ریه شد، دم متوقف میشه.
🔹 در مد فشاری (Pressure-Controlled):
وقتی فشار به حد تنظیمشده (مثلاً ۲۰ cmH₂O) برسه، دستگاه دیگه اجازه نمیده فشار بیشتر وارد بشه.
📌 این متغیر در واقع “ترمز” دم هست!
این متغیر تعیین میکنه دم در چه لحظهای باید متوقف بشه و بازدم شروع بشه. بسته به نوع تنفس:
🔹 Time-Cycled:
پایان دم بر اساس زمان مشخصی که از قبل تعیین شده، مثلاً ۱ ثانیه → معمولاً در تنفسهای اجباری
🔹 Flow-Cycled:
پایان دم زمانی که جریان هوا (فلو) کاهش پیدا میکنه و به حد خاصی میرسه → در تنفسهای خودبخودی کاربرد داره
📌 مثلاً وقتی جریان هوا در طول دم کاهش پیدا کنه، دستگاه متوجه میشه که دیگه نیازی به ادامه دادن دم نیست.
این متغیر مشخص میکنه بازدم تا چه سطحی ادامه پیدا کنه و ریه چقدر تخلیه بشه:
🔹 اگر به صفر برسه:
یعنی فشار در پایان بازدم صفر هست → به این میگن ZEEP (Zero End Expiratory Pressure)
🔹 اگر به فشار مثبت خاصی برسه:
یعنی مقداری فشار در ریه حفظ میشه تا آلوئولها بسته نشن → به این میگن PEEP
📌 تنظیم PEEP کمک میکنه از آتلکتازی جلوگیری کنیم و تبادل گاز بهتر انجام بشه.
مدتزمانی که دم طول میکشه.
مثلاً ممکنه در یک تنفس، دم ۱ ثانیه طول بکشه. این مقدار میتونه توسط ونتیلاتور تنظیم بشه یا توسط خود بیمار کنترل بشه.
مدتی که بازدم ادامه داره تا ریهها تخلیه بشن.
در تنظیمات ونتیلاتور معمولاً به صورت نسبت دم به بازدم (I:E) تنظیم میشه، مثلاً:
I:E = 1:2 → یعنی بازدم دو برابر طولانیتر از دم
1️⃣ شروع دم – متغیر Trigger
این متغیر مشخص میکند که دم در چه زمانی و توسط چه عاملی آغاز شود. ممکن است توسط دستگاه (Time Trigger) یا توسط خود بیمار (Patient Trigger) فعال شود.
2️⃣ ادامه دم – متغیر Limit
مشخص میکند که دم تا چه حدی ادامه پیدا کند. این حد میتواند بر اساس حجم مشخص (در مدهای حجمی) یا فشار مشخص (در مدهای فشاری) تعیین شود.
3️⃣ پایان دم و شروع بازدم – متغیر Cycle
تعیین میکند که چه زمانی دم متوقف شده و بازدم آغاز شود. در تنفسهای اجباری معمولاً زمان محور (Time-Cycled) است، و در تنفسهای خودبخودی معمولاً جریان محور (Flow-Cycled) میباشد.
4️⃣ پایان بازدم – متغیر Base Line
این متغیر نشان میدهد که بازدم تا چه حدی ادامه پیدا کند. اگر فشار انتهای بازدم صفر باشد، ZEEP نام دارد، و اگر مقداری فشار باقی بماند، PEEP نامیده میشود.
5️⃣ مدتزمان دم و بازدم – I-time و E-time
مدتزمانی که برای انجام دم و بازدم صرف میشود و نسبت آنها (I:E Ratio) تعیینکننده سرعت و هماهنگی تنفس است.
زمانی که بیمار به ونتیلاتور وصل میشه، تنفسهایی که دستگاه تحویل میده میتونن سه نوع مختلف داشته باشن:
1️⃣ تنفس اجباری (Mandatory یا Controlled)
🔸 در این نوع، تمام مراحل تنفس (شروع، ادامه و پایان) کاملاً توسط خود دستگاه انجام میشه. بیمار هیچ نقشی نداره.
🔸 ونتیلاتور در زمانهای مشخص، مثلاً هر ۶ ثانیه، یک دم کامل رو به ریه وارد میکنه.
🔸 این نوع تنفس معمولاً در شرایطی استفاده میشه که بیمار هیچ تلاش تنفسی نداره (مثل کما یا فلج کامل عضلات تنفسی).
🔹 این تنفسها بهصورت زمانمحور (Time-Cycled) هستن؛ یعنی بعد از مدت مشخصی، دستگاه دم رو قطع و بازدم رو شروع میکنه.
✅ اگر مد انتخابی حجمی (Volume-Control) باشه → مقدار مشخصی از هوا وارد ریه میشه و حجم، عامل محدودکنندهست.
✅ اگر مد انتخابی فشاری (Pressure-Control) باشه → فشار مشخصی وارد میشه و فشار، عامل محدودکنندهست.
🛠️ در این حالت نیاز به تنظیم داریم:
تعداد تنفسها در دقیقه (RR)
نسبت دم به بازدم (I:E)
2️⃣ تنفس کمکی (Assisted)
🔸 در این حالت، شروع تنفس با خود بیماره (یعنی بیمار تلاش میکنه نفس بکشه) اما ادامه و پایانش با دستگاهه.
🔸 مثلاً بیمار سینهشو انقباض میده، ونتیلاتور این تلاش رو تشخیص میده و همون لحظه یه دم کامل رو بهش میده.
🔹 این تنفس هم در دسته Time-Cycled قرار میگیره، چون همچنان دستگاهه که مشخص میکنه دم کی تموم شه.
✅ مثل تنفس اجباری، در مد حجمی حجم عامل محدودکنندهست، و در مد فشاری فشار عامل محدوده.
🛠️ برای این نوع تنفس، موارد زیر باید تنظیم بشن:
حساسیت تریگر (Trigger Sensitivity): مشخص میکنه دستگاه با چه مقدار تلاش بیمار فعال بشه
نسبت دم به بازدم (I:E)
3️⃣ تنفس خودبخودی (Spontaneous)
🔸 در این حالت، بیمار خودش تنفس رو از اول تا آخر انجام میده، و ونتیلاتور فقط کمک میکنه.
🔸 مثلاً بیمار دم رو شروع میکنه، و دستگاه در طول دم، با فشار حمایتی (Pressure Support) بهش کمک میکنه تا هوا راحتتر وارد ریه بشه.
🔹 پایان تنفس هم با خود بیمار هست، ولی دستگاه باید بفهمه که کی دم تموم شده و باید بازدم شروع بشه.
🔹 به همین دلیل، این نوع تنفس بهصورت جریانمحور (Flow-Cycled) هست. یعنی دستگاه وقتی متوجه کاهش جریان هوا به زیر یه حد خاص شد، بازدم رو فعال میکنه.
🛠️ تنظیمات مورد نیاز:
حساسیت تریگر (برای شروع دم)
آستانه پایان جریان دم (Flow Termination Threshold)
در هر نفس، دو ویژگی مهم داریم:
حجمی از هوا وارد ریه میشه
این حجم، با یک فشار مشخصی وارد میشه
ما میتونیم ونتیلاتور رو طوری تنظیم کنیم که تمرکز اصلیش روی حجم باشه یا روی فشار. بیایم ببینیم هرکدوم چه معنیای داره:
🔺 تهویه حجمی (Volume-Limited Ventilation)
✔ در این مد، مقدار هوایی که در هر دم وارد ریه میشه (Tidal Volume)، ثابت و از قبل تنظیمشدهست.
❗ اما فشاری که برای وارد کردن اون هوا لازمه، متغیره و بسته به وضعیت ریه (مثل سفتی ریه یا انسداد راه هوایی) میتونه بیشتر یا کمتر بشه.
🟢 مزایا:
اطمینان از اینکه بیمار همیشه حجم کافی هوا رو دریافت میکنه
کاهش احتمال آتلکتازی (فروپاشی بخشی از ریه)
🔴 معایب:
اگه ریه بیمار سفت باشه یا راههای هوایی تنگ باشن، فشار لازم برای تحویل حجم بالا میره → خطر باروتروما (آسیب ناشی از فشار زیاد)
📌 پایشهای مهم در این مد:
PIP (فشار پیک): بیشترین فشار در طول دم
Pplat (فشار پلاتو): فشار باقیمانده در پایان دم (برای ارزیابی کمپلیانس ریه)
🔺 تهویه فشاری (Pressure-Limited Ventilation)
✔ در این مد، فشار وارده به ریه در طول دم ثابت و از پیش تعیینشده است.
❗ اما حجم هوایی که با این فشار وارد ریه میشه، متغیره و به وضعیت ریه و مقاومت راههای هوایی بستگی داره.
🟢 مزایا:
کاهش خطر وارد شدن فشار زیاد به ریه
توزیع یکنواختتر گاز در بخشهای مختلف ریه
بهبود اکسیژناسیون بهویژه در بیماران ARDS یا با کمپلیانس پایین
🔴 معایب:
اگر شرایط ریه نامناسب باشه، ممکنه حجم وارد شده کم باشه → هیپوکسی
📌 پایش مهم در این مد:
VTE (حجم جاری بازدمی): حجمی که در عمل بازدم از ریه خارج میشه؛ چون همون نشاندهنده حجم دمی واقعی هست
📌 اگه هدفت اینه که مطمئن بشی حجم مشخصی از هوا به بیمار برسه → از مد حجمی استفاده کن
📌 اگه نگران آسیب ناشی از فشار زیاد هستی و میخوای فشار رو محدود کنی → از مد فشاری استفاده کن
مد (Mode) یا همان «طرح تهویهای»، به روش و الگویی گفته میشود که ونتیلاتور بر اساس آن بیمار را تهویه میکند.
به بیان سادهتر، مد یعنی نحوه تعامل و همکاری بیمار و دستگاه در حین نفس کشیدن؛ اینکه چه کسی دم را شروع میکند، چه کسی آن را تمام میکند، حجم یا فشار چگونه کنترل میشود، و اینکه تنفسها اجباری هستند یا بیمار اجازه دارد خودش نفس بکشد.
در انتخاب مد، باید دقت کرد مدی انتخاب شود که:
تبادل گازها (اکسیژن و دیاکسیدکربن) بهخوبی انجام شود
فشار یا تلاش اضافی به بیمار وارد نشود
بیمار بهتدریج برای جداسازی از دستگاه (Weaning) آماده شود
در بزرگسالان، معمولاً ابتدا از مدهای حجمی (Volume-Control) استفاده میشود تا حجم مشخصی از هوا به بیمار برسد و تهویه تضمین شود.
اما در بیمارانی با ریههای حساس یا کمپلیانس پایین (مثل بیماران مبتلا به ARDS) و نیز در کودکان، بهتر است از مدهای فشاری (Pressure-Control) استفاده شود، چرا که فشار زیاد ممکن است به بافت ریه آسیب بزند و باعث باروتروما شود.
📌 خلاصه: مد، نقشهٔ نفس کشیدن بیمار با کمک ونتیلاتور است.
هدف انتخاب مد مناسب این است که هم تهویه مؤثر انجام شود، هم بیمار راحت باشد، و هم هرچه سریعتر آمادگی برای جدا شدن از دستگاه فراهم شود.
وقتی یه بیمار به ونتیلاتور وصل میشه، اولین چیزی که باید مشخص بشه، مد تنفسی یا همون Mode هست.
مد یعنی "روش یا الگویی که ونتیلاتور بر اساس اون، نفس دادن به بیمار رو انجام میده."
هر مد ترکیبی از سه نوع اصلی تنفسه:
تنفس اجباری (Mandatory): تنفسی که ونتیلاتور بهصورت برنامهریزیشده و بدون دخالت بیمار انجام میده
تنفس کمکی (Assisted): تنفسی که بیمار خودش شروع میکنه، ولی ادامه و پایانش رو ونتیلاتور انجام میده
تنفس خودبخودی (Spontaneous): بیمار خودش از ابتدا تا انتهای تنفس رو انجام میده و دستگاه فقط حمایتش میکنه
💡 نوع و ترکیب این تنفسهاست که مشخص میکنه اسم مد چی باشه و چطور عمل کنه.
مدهای تنفسی بهطور کلی به دو دسته تقسیم میشن:
✅ مدهای پایه (Basic modes)
اینها مدهایی هستن که تقریباً در همه دستگاهها وجود دارن و تنظیماتشون ساده و مستقیمه.
مثلاً: CMV، ACV، SIMV، PSV
✅ مدهای پیشرفته (Advanced modes)
اینها مدهایی هستن که هوشمندتر و تطبیقیتر هستن، و در دستگاههای جدیدتر دیده میشن.
مثلاً: PRVC، APRV، NAVA، و مدهای ترکیبی خودتنظیمشونده
برای اینکه بدونیم چه زمانی بیمار به تهویه مکانیکی نیاز داره، باید دنبال یکی از این سه وضعیت بگردیم:
1️⃣ اختلال در تهویه (Ventilation):
یعنی بدن نمیتونه بهدرستی گاز CO₂ رو دفع کنه.
نشونهها: افزایش PaCO₂، اسیدوز تنفسی، کاهش سطح هوشیاری
2️⃣ اختلال در اکسیژناسیون (Oxygenation):
یعنی اکسیژن کافی به خون نمیرسه.
نشونهها: کاهش SpO₂ و PaO₂، رنگ پریدگی، سیانوز، دیسترس تنفسی شدید
3️⃣ اختلال در حفاظت از راه هوایی (Airway Protection):
یعنی بیمار نمیتونه راه هوایی خودش رو نگه داره یا ترشحات رو کنترل کنه.
نشونهها: کاهش رفلکس سرفه، خطر آسپیراسیون، کاهش هوشیاری
✅ اگه هر کدوم از این سه مورد وجود داشت، باید تهویه مکانیکی شروع بشه.
حالا بسته به اینکه مشکل چی بوده، باید پارامترهای خاصی رو روی دستگاه تنظیم کنیم.
در این بخش، پارامترهایی تنظیم میشن که کمک میکنن بدن گاز دیاکسیدکربن رو دفع کنه:
🔹 Tidal Volume (TV): حجم جاری
مقدار هوایی که در هر دم وارد ریه میشه. فقط در مدهای حجمی تنظیم میشه.
(مثلاً برای بیمار ۷۰ کیلویی، بین 420 تا 560 میلیلیتر)
🔹 Pressure Inspiratory (PI): فشار دمی
در مدهای فشاری تنظیم میشه. میزان فشاری که در طول دم وارد میشه.
🔹 Respiratory Rate (RR): تعداد تنفس در دقیقه
مثلاً اگه RR = 14 باشه یعنی بیمار در هر دقیقه 14 تنفس دریافت میکنه.
🔹 I:E Ratio (نسبت دم به بازدم)
نسبت مدتزمان دم به بازدم؛ مثلاً 1:2 یعنی بازدم دو برابر طولانیتر از دم.
🔹 Trigger (Sensivity): تریگر یا حساسیت
مشخص میکنه ونتیلاتور با چه میزان تلاش تنفسی بیمار، شروع به تحویل هوا کنه. هر چقدر حساستر باشه، زودتر پاسخ میده.
🔹 Pressure Support (PS): حمایت فشاری
در تنفسهای خودبخودی، برای کاهش تلاش بیمار در غلبه بر مقاومت لولهها یا دستگاه.
🔹 Exhale Sensitivity: حساسیت بازدمی
در تنفس خودبخودی، مشخص میکنه در چه لحظهای دم به بازدم تغییر پیدا کنه.
اینجا تمرکز روی اینه که اکسیژن بهخوبی وارد آلوئول و خون بشه:
🔹 FiO₂ (Fraction of inspired oxygen):
درصد اکسیژن دمی. در بیماران سالم ۲۱٪ (هوای معمولی) کافیه، ولی در بیماران بحرانی ممکنه تا ۱۰۰٪ نیاز باشه.
🔹 PEEP (Positive End-Expiratory Pressure):
فشاری که در انتهای بازدم در ریه باقی میمونه تا از بسته شدن آلوئولها جلوگیری کنه. خیلی مهمه در جلوگیری از آتلکتازی.
📌 تنظیم درست PEEP میتونه نیاز بیمار به اکسیژن بالا رو کاهش بده.
در مواردی مثل:
کاهش سطح هوشیاری
نداشتن رفلکس بلع یا سرفه
ترشحات زیاد یا خطر آسپیراسیون
دیگه تهویه مکانیکی ساده کافی نیست. چون حتی اگه ونتیلاتور هم هوا بده، ممکنه راه هوایی بسته شه یا ترشحات وارد ریه بشن.
✅ در این حالت، باید راه هوایی مصنوعی گذاشته بشه، مثل:
لوله تراشه (ETT)
تراکئوستومی
تا دستگاه بتونه بهطور ایمن و مؤثر هوا رو به ریه برسونه.
مد تهویه کاملاً کنترلشده
مد CMV یکی از اولین و سادهترین مدهای تهویه مکانیکی هست که از قدیم برای بیماران کاملاً ناتوان از تنفس استفاده میشد. در این مد:
✔️ تمام تنفسها توسط ونتیلاتور تولید میشن
✔️ بیمار هیچ نقشی در شروع یا پایان تنفسها نداره
✔️ دستگاه بر اساس تعداد مشخص در دقیقه، با حجم یا فشار مشخص، بهصورت کاملاً اتوماتیک تنفسها رو انجام میده
💡 پس نه فقط شروع، بلکه ادامه و پایان دم هم با دستگاهه، انگار اصلاً بیمار وجود نداره!
این مد فقط وقتی مفیده که بیمار کاملاً غیر فعال باشه، یعنی حتی یک بار هم تلاش برای نفس کشیدن نداشته باشه. مثل:
🔸 آپنه کامل (قطع تنفس خودبخودی): مثلاً بعد از ایست قلبی یا مغزی
🔸 فلج کامل عضلات تنفسی: مثلاً در بیماران دارای ضایعه نخاعی یا مسمومیت دارویی شدید
🔸 کمای عمیق: که بیمار حتی رفلکس تنفسی هم نداره
🔸 حین یا بلافاصله بعد از جراحی با بیهوشی کامل و داروهای شلکننده عضلانی
در این شرایط، ونتیلاتور بهصورت یکنواخت و بدون دخالت بیمار تنفسها رو با فاصله زمانی مشخص وارد ریهها میکنه.
مثلاً اگه روی دستگاه تنظیم کنیم "۱۰ تنفس در دقیقه"، ونتیلاتور هر ۶ ثانیه یک بار بهصورت منظم هوای تنظیمشده رو وارد ریهها میکنه.
با اینکه CMV خیلی ساده به نظر میرسه، اما برای بیماران نیمههوشیار یا در حال بهبودی مناسب نیست.
🛑 چون در این مد، هیچ مکانیزمی برای تشخیص تلاش تنفسی بیمار وجود نداره. یعنی:
حتی اگر بیمار بخواد خودش نفس بکشه، دستگاه متوجه نمیشه
بنابراین بین تلاش بیمار برای دم و زمان دم دستگاه تداخل ایجاد میشه
این موضوع باعث فایت با دستگاه میشه (بیمار انگار با دستگاه درگیر میشه)
📌 نتیجه: تنفسهای بیمار و دستگاه با هم هماهنگ نیستن و بیمار احساس خفگی، اضطراب و دیسترس تنفسی میکنه. به این حالت میگن ventilator dyssynchrony.
👨⚕️ برای جلوگیری از این مشکل، معمولاً بیماران رو در این مد با داروهای آرامبخش یا شلکننده عضلانی (شلکننده اعصاب محیطی) کاملاً ریلکس میکنن تا تلاشی برای نفس کشیدن نکنن.
📉 و به همین دلیله که مد CMV الان دیگه فقط در شرایط خاص و محدود استفاده میشه و مدهای جدیدتر مثل ACV یا SIMV جای اون رو گرفتن.
حالا بریم ببینیم توی این مد، اپراتور یا پرستار چه چیزهایی باید روی دستگاه تنظیم کنه:
الف) اگر مد از نوع حجمی باشه (Volume-Controlled CMV):
🔹 TV (Tidal Volume):
مقدار هوایی که در هر دم وارد ریه میشه؛ معمولاً بین 6 تا 8 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم وزن ایدهآل بیمار.
🔹 RR (Respiratory Rate):
تعداد تنفسها در دقیقه؛ مثلاً ۱۲ بار در دقیقه.
🔹 I:E Ratio (نسبت دم به بازدم):
مثلاً 1:2 یا 1:3 بسته به وضعیت بیمار و بیماری زمینهای (COPD، ARDS و…)
ب) اگر مد از نوع فشاری باشه (Pressure-Controlled CMV):
🔹 PI (Pressure Inspiratory):
میزان فشاری که در هر دم به ریه وارد میشه؛ مثلاً 20-25 cmH₂O.
🔹 RR و I:E هم مثل حالت حجمی تنظیم میشن.
📌 تفاوت اصلی اینجاست:
در مد حجمی: حجم هر دم ثابته، ولی فشار ممکنه تغییر کنه
در مد فشاری: فشار هر دم ثابته، ولی حجم ورودی ممکنه بسته به وضعیت ریه کموزیاد بشه
برای کمک به اکسیژنرسانی بهتر به بیمار، این دو پارامتر تنظیم میشن:
🔸 FiO₂ (Fraction of Inspired Oxygen):
درصد اکسیژنی که وارد ریه میشه؛ از ۲۱٪ (هوای اتاق) تا ۱۰۰٪
مثلاً برای ARDS معمولاً ۶۰٪ به بالا لازم داریم
🔸 PEEP (Positive End-Expiratory Pressure):
فشاری که در انتهای بازدم حفظ میشه تا آلوئولها بسته نشن
معمولاً بین 5 تا 10 cmH₂O تنظیم میشه
📌 تنظیم درست این دو پارامتر برای جلوگیری از آتلکتازی، بهبود تبادل گاز، و کاهش نیاز به اکسیژن بالا ضروریه
مد ACV یکی از پایهایترین و مهمترین مدهای تهویه مکانیکی هست که در خیلی از بیماران ICU استفاده میشه. برای درک درستش، بیایم قدم به قدم بازش کنیم:
در این مد، بیمار دو نوع تنفس دریافت میکنه:
تنفسهای اجباری (Mandatory): تنفسهایی که ونتیلاتور خودش، بر اساس تنظیم شما، به بیمار میده. مثلاً اگه دستگاه روی ۱۰ تنفس در دقیقه تنظیم شده، دستگاه هر ۶ ثانیه یک نفس کامل با حجم یا فشار مشخص وارد ریهها میکنه، چه بیمار نفس بکشه چه نکشه.
تنفسهای کمکی (Assist): اگر بین این تنفسهای اجباری، بیمار خودش تلاش کنه نفس بکشه (یعنی تریگر کنه)، ونتیلاتور سریع اون تلاش رو تشخیص میده و یه نفس کامل و تنظیمشده به بیمار میده. یعنی کمک میکنه اما به سبک خودش.
📌 تفاوتش با مد CMV اینه که در CMV بیمار نمیتونه خودش نفس بکشه و ونتیلاتور اجازهش رو نمیده، ولی در ACV این امکان هست.
چه نفس اجباری باشه، چه کمکی، در هر دو حالت:
شروع تنفس: یا با دستگاه (اجباری) یا با بیمار (کمکی)
ادامه و پایان تنفس: همیشه با دستگاه!
یعنی بیمار فقط میتونه تنفس رو شروع کنه، ولی اجازه نداره خودش تصمیم بگیره کی دم تموم شه و بازدم شروع شه.
وقتی بیمار گاهی خودش تلاش تنفسی داره اما کافی نیست (مثلاً در مراحل اولیه بهبودی یا بعد از بیهوشی)
وقتی بخوای حجم هر تنفس دقیق و ثابت باشه (مثلاً برای جلوگیری از آتلکتازی یا تنظیم دقیق PaCO₂)
وقتی تهویه کاملاً قابل پیشبینی، یکنواخت و کنترلشده نیاز داری
📌 چون دستگاه پایان تنفس رو مشخص میکنه، حجم هر نفس (چه اجباری چه کمکی) دقیقاً یکسان و قابل کنترل خواهد بود.
اگه بیمار هوشیارتر بشه و خودش بخواد بیشتر نفس بکشه:
دستگاه همه تلاشهای اون رو "کمک" میکنه
پس تنفسها زیاد میشن (تاکیپنه)
حجم تنفسی هم چون ثابته، تهویه دقیقهای بالا میره
در نتیجه، خطرهایی مثل هیپرونتیلاسیون، کاهش CO₂، باروتروما و اتو-PEEP به وجود میان
برای همین، وقتی متوجه شدی بیمار داره خودش زیاد نفس میکشه، باید تعداد تنفسهای اجباری دستگاه رو کم کنی.
الف) تنظیمات تهویه (برای کنترل CO₂):
اگر مد حجمی باشه، تنظیم میکنی:
TV (حجم جاری)
RR (تعداد تنفس در دقیقه)
I:E (نسبت دم به بازدم)
اگر مد فشاری باشه، تنظیم میکنی:
PI (فشار دمی)
RR
I:E
ب) تنظیمات اکسیژناسیون (برای کنترل O₂):
FiO₂ (درصد اکسیژن دمی، مثلاً ۵۰٪ یا ۱۰۰٪)
PEEP (برای باز نگه داشتن آلوئولها در پایان بازدم)
ج) تفاوت با CMV چیه؟
فقط یه چیز:
در ACV، آیتم تریگر (Trigger/Sensitivity) فعال میشه تا ونتیلاتور بتونه تلاشهای بیمار رو تشخیص بده.
📌 پس فرمول ساده: ACV = CMV + تریگر
اگر بیمار نفس نکشه → دستگاه کامل نفس میده (مثل CMV)
اگر بیمار بخواد نفس بکشه → دستگاه همون لحظه یه دم کامل بهش میده (Assist)
ولی در هر دو حالت، خود بیمار اجازه نداره زمان دم یا پایانش رو تعیین کنه
مد SIMV یکی از مدهای پرکاربرد تهویه مکانیکی است که هم حمایت کامل از بیمار را میدهد و هم به او اجازه میدهد تنفسهای طبیعی و خودبخودی داشته باشد. این مد به نوعی پلی بین تهویه کامل و جداسازی از دستگاه محسوب میشود.
مد SIMV شامل سه نوع تنفس مختلف است:
تنفس اجباری (Mandatory)
تنفسهایی که ونتیلاتور با زمانبندی مشخص (مثلاً هر ۶ ثانیه یکبار) شروع و پایان میدهد.
تنفس خودبخودی (Spontaneous)
بین تنفسهای اجباری، بیمار میتواند خودش نفس بکشد. این تنفسها کاملاً توسط بیمار کنترل میشوند (هم شروع، هم پایان).
تنفس کمکی (Assisted)
اگر تلاش تنفسی بیمار دقیقاً همزمان با یکی از تنفسهای اجباری دستگاه رخ دهد، دستگاه این تلاش را تشخیص میدهد و به آن کمک میکند تا یک دم کامل انجام شود. این نوع تنفس، ترکیبی است و به آن assisted میگویند.
فرض کن تنظیمات دستگاه روی ۱۰ نفس اجباری در دقیقه باشد؛ یعنی هر ۶ ثانیه، یک نفس توسط دستگاه داده میشود.
در این مدت:
اگر بیمار هیچ تلاشی نکند → ونتیلاتور فقط همان ۱۰ نفس را بهصورت اجباری میدهد.
اگر بین این تنفسها، بیمار خودش نفس بکشد → اینها تنفسهای خودبخودی محسوب میشوند.
اگر بیمار درست همزمان با یکی از تنفسهای اجباری، تلاش تنفسی داشته باشد → تنفس کمکی (assisted) اتفاق میافتد.
برای اینکه SIMV بهخوبی عمل کند، باید تنظیمات زیر انجام شوند:
🔹 پارامترهای تهویه:
RR: تعداد تنفس اجباری در دقیقه
TV یا PI: بسته به اینکه مد حجمی یا فشاری باشه، حجم یا فشار دم تنظیم میشه
I:E Ratio: نسبت دم به بازدم برای تنفسهای اجباری و کمکی
Trigger Sensitivity: حساسیت آغاز تنفس توسط بیمار (برای تشخیص تنفس خودبخودی)
PS (Pressure Support): برای حمایت از تنفسهای خودبخودی
Exhalation Sensitivity: برای تشخیص پایان دم در تنفسهای خودبخودی
🔹 پارامترهای اکسیژناسیون:
FiO₂: درصد اکسیژن دمی
PEEP: فشار مثبت انتهای بازدم برای باز نگه داشتن آلوئولها
📌 فرمول طلایی:
SIMV = ACV + PS (برای تنفسهای خودبخودی)
ترکیبی از حمایت و آزادی: بیمار هم میتونه تنفس کنه، هم از حمایت دستگاه بهره ببره.
حفظ عملکرد عضلات تنفسی: چون بیمار اجازه تنفس خودش رو داره، عضلات تنفسی کمتر دچار ضعف میشن.
کاهش وابستگی به دستگاه: مخصوصاً در بیماران آمادهی جداسازی از ونتیلاتور
هماهنگی بیشتر نسبت به ACV: چون بیمار اجازهی تنفس طبیعی داره، احتمال فایت کمتر میشه.
فقط در زمان بازدم اجازهی تنفس خودبخودی داده میشه.
اگه بیمار در حین دم دستگاه تلاش کنه نفس بکشه، ممکنه با ونتیلاتور فایت کنه.
ممکنه تلاشهای تنفسی بیمار به جای تنفسهای خودبخودی، بهصورت کمکی ثبت بشن. این یعنی دستگاه بیشازحد به تلاش بیمار پاسخ بده و بیمار نتونه آزادی کامل داشته باشه.
در بیمارانی که دچار تاکیپنه (افزایش تعداد تنفس) هستن، دستگاه ممکنه بیشتر تنفسهای بیمار رو بهعنوان assisted ثبت کنه، و بیمار نتونه خودبخودی تنفس کنه. در این حالت باید:
اگر بیمار آمادهی جداسازیه:
تعداد تنفسهای اجباری دستگاه رو کاهش بدیم تا تنفسهای خودبخودی بیشتر بشن.
اگر بیمار هنوز آماده نیست:
اول شرایطش رو پایدار کنیم (کاهش درد، اضطراب، بهبود تلاش تنفسی)، بعد دربارهی کاهش RR تصمیم بگیریم.
مد Spontaneous (Spont) یکی از سادهترین و طبیعیترین مدهای ونتیلاتور هست که فقط از تنفسهای خودبخودی بیمار تشکیل شده. در این مد، بیمار خودش نفس میکشه و ونتیلاتور فقط نقش حامی رو بازی میکنه.
🔹 در این مد:
هیچ تنفس اجباریای وجود نداره
شروع و پایان هر نفس کاملاً دست بیمار هست
ونتیلاتور فقط با فشار حمایتی (PS) از هر دم کمک میکنه
🔹 فشار حمایتی:
وقتی بیمار سعی میکنه دم بکشه، ونتیلاتور این تلاش رو تشخیص میده (با کمک Trigger)
بلافاصله مقدار مشخصی گاز با فشار تنظیمشده به بیمار داده میشه تا:
حجم دمی بیمار افزایش پیدا کنه
مقاومت لوله تراشه و مسیر هوایی مصنوعی کاهش پیدا کنه
🔹 نکته مهم:
مقدار PS (Pressure Support) باید بر اساس قطر لوله تراشه و حجم بازدمی بیمار تنظیم بشه، چون اگه کم باشه، بیمار خسته میشه و اگه زیاد باشه، ممکنه بیشازحد تهویه بشه.
بسته به برند دستگاه ونتیلاتور، این مد ممکنه به یکی از این اسمها دیده بشه:
✅ Spont
✅ PSV (Pressure Support Ventilation)
✅ CPAP + PS
همه اینها در اصل یک مفهوم دارن: تنفس کامل توسط بیمار، با حمایت فشار مثبت در دم.
چون همه چیز دست بیمار هست، فقط پارامترهایی تنظیم میشن که به تنفسهای خودبخودی مربوط هستن:
🔹 Trigger Sensitivity → تشخیص تلاش بیمار برای شروع دم
🔹 Pressure Support (PS) → حمایت از دم بیمار
🔹 Exhalation Sensitivity → تشخیص پایان دم و شروع بازدم
✅ پارامترهای مربوط به تهویه اجباری (مثل RR، TV، I:E) حذف میشن چون هیچ تنفس اجباریای وجود نداره.
✅ اما همچنان برای اکسیژناسیون نیاز داریم:
FiO₂: میزان اکسیژن دمی
PEEP: نگه داشتن آلوئولها در پایان بازدم برای جلوگیری از آتلکتازی
چون در این مد هیچ تنفس اجباریای وجود نداره، ممکنه بیمار برای مدتی نفس نکشه (مثلاً در خواب، آپنه، خستگی شدید یا کاهش سطح هوشیاری).
برای جلوگیری از این مشکل، باید حتماً یکی از دو روش بکآپ رو فعال کنیم:
1. بکآپ با مد جایگزین (مثل SIMV)
✅ یک مد پشتیبان مثل SIMV برای دستگاه تعریف میکنیم
✅ همچنین مدت زمان بدون نفس کشیدن (مثلاً ۱۵–۲۰ ثانیه) رو تعیین میکنیم
✅ اگر بیمار در این بازه زمانی هیچ تنفسی نداشته باشه، دستگاه بهطور خودکار وارد مد SIMV میشه و تنفسها رو شروع میکنه
✅ بهمحض اینکه دوباره بیمار شروع به تنفس کنه، دستگاه برمیگرده به مد Spont
2. بکآپ با تعیین تعداد تنفس در دقیقه
✅ به جای تعریف یک مد کامل، تعداد خاصی تنفس بکآپ (مثلاً ۱۰ تا در دقیقه) تنظیم میکنیم
✅ یعنی هر ۶ ثانیه یکبار دستگاه بررسی میکنه که بیمار نفس کشیده یا نه
✅ اگه در اون بازه بیمار نفس نکشیده باشه، یک تنفس اجباری داده میشه
🧠 هرچه تعداد بکآپ بیشتر باشه، فاصلههای بررسی کوتاهتر میشن و احتمال آپنه کمتر میشه.
نوع تنفسها:
فقط تنفسهای خودبخودی وجود دارد. هیچ تنفس اجباریای توسط ونتیلاتور انجام نمیشود.
کنترل تنفس:
کاملاً در اختیار بیمار است؛ هم شروع و هم پایان هر نفس را خود بیمار کنترل میکند.
نقش ونتیلاتور:
فقط حمایت فشاری (Pressure Support) را در هنگام دم ارائه میدهد تا به بیمار کمک کند راحتتر نفس بکشد و بر مقاومت راه هوایی غلبه کند.
کاربرد:
مناسب برای بیمارانی که در حال بهبودی هستند، هوشیارند و میتوانند خودشان نفس بکشند.
از این مد اغلب در مراحل پایانی جداسازی از ونتیلاتور استفاده میشود.
مهمترین خطر:
امکان قطع تنفس (آپنه) بهویژه در بیمارانی که ممکن است تلاش تنفسیشان متوقف شود (مثل بیماران خوابآلود، خسته، یا دارای اختلال نورولوژیک).
راهحل برای مدیریت آپنه:
استفاده از یکی از دو روش:
تنظیم مد پشتیبان (مثل SIMV) در صورت قطع تنفس
تعیین تعداد تنفس بکآپ در دقیقه (مثلاً ۱۰ تا)، که در صورت عدم تنفس خودبخودی، ونتیلاتور تنفس را انجام دهد
مد Spont-ST در واقع نسخهی پیشرفتهتری از مد Spont هست که علاوه بر تنفسهای خودبخودی بیمار، تعداد مشخصی از تنفسهای پشتیبان (Backup Breaths) هم براش تنظیم میشه.
به زبان ساده، این مد برای بیمارانی طراحی شده که ممکنه خودشون نفس بکشن، ولی گاهی بین تنفسها وقفه طولانی ایجاد بشه یا تنفسهاشون منظم نباشه.
✅ تنفسهای خودبخودی همچنان حفظ میشن (شروع و پایان با بیمار)
✅ اما اگر بیمار در یک بازه زمانی مشخص نفس نکشه، دستگاه خودش وارد عمل میشه و یک تنفس اجباری به بیمار میده
✅ این تنفسهای پشتیبان بهصورت زمانمحور (Time-Cycled) و طبق تنظیمات دستگاه انجام میشن
بسته به هدف شما از تهویه، تعداد تنفسهای بکآپ باید با دقت تنظیم بشن:
🔹 اگر هدف، حمایت تنفسی کامل بیمار باشه (مثلاً بیمار ناپایدار یا تازه جداشده از سدیشن):
تعداد تنفس بکآپ = نصف تعداد تنفسهای خودبخودی بیمار
🔹 اگر هدف، آمادهسازی برای جداسازی (Weaning) باشه:
تعداد تنفس بکآپ = یکسوم تنفسهای خودبخودی بیمار
🔸 برای بیمارانی که:
الگوی تنفسی منظمی ندارند
دچار آپنه یا قطع لحظهای تنفس میشن
بهمدت طولانی در مد Spont باقی میمونن
مد Spont-ST بهترین انتخابه چون تعادل بین آزادی تنفس و حمایت ایمن ونتیلاتور رو فراهم میکنه.
📍 خلاصه:
Spont-ST = Spont + Backup breaths
ترکیبی از آزادی بیمار در نفس کشیدن و اطمینان از اینکه در زمان وقفه، دستگاه به کمکش خواهد آمد.